تلاوت آیاتی از سوره مباركه مریم با صدای استاد سعید زناتی
این تلاوت شامل آیات 1تا 31 سوره مریم است.
سوره 19: مریم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
كهیعص ﴿1﴾
كهیعص (1)
ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِیَّا ﴿2﴾
این یادی است از رحمت پروردگار تو نسبت به بنده اش زكریا. (2)
إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاءً خَفِیًّا ﴿3﴾
در آن هنگام كه پروردگارش را در خلوتگاه (عبادت) خواند. (3)
قَالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْبًا وَلَمْ أَكُنْ بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِیًّا ﴿4﴾
گفت پروردگارا! استخوانم سست شده و شعله پیری تمام سرم را فرا گرفته و من هرگز در دعای تو از اجابت محروم نمیشدم. (4)
وَإِنِّی خِفْتُ الْمَوَالِیَ مِنْ وَرَائِی وَكَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْكَ وَلِیًّا﴿5﴾
و من از بستگانم بعد از خودم بیمناكم (كه حق پاسداری از آئین تو را نگاه ندارند) و همسرم نازا است، تو به قدرتت جانشینی به من ببخش. (5)
یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا ﴿6﴾
كه وارث من و آل یعقوب باشد و او را مورد رضایتت قرار ده. (6)
یَا زَكَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ یَحْیَى لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِیًّا ﴿7﴾
ای زكریا! ما تو را به فرزندی بشارت میدهیم كه نامش یحیی است، پسری همنامش پیش از این نبوده است. (7)
قَالَ رَبِّ أَنَّى یَكُونُ لِی غُلَامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِیًّا ﴿8﴾
گفت: پروردگارا! چگونه فرزندی برای من خواهد بود در حالی كه همسرم نازا است، و من نیز از پیری افتاده شده ام؟! (8)
قَالَ كَذَلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَیْئًا﴿9﴾
فرمود: اینگونه پروردگارت گفته (و اراده كرده) این بر من آسان است من قبلا تو را آفریدم و چیزی نبودی! (9)
قَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِی آیَةً قَالَ آیَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَیَالٍ سَوِیًّا﴿10﴾
عرض كرد: پروردگارا! نشانه ای برای من قرار ده. گفت نشانه تو این است كه سه شبانه روز قدرت تكلم (با مردم) نخواهی داشت، در حالی كه زبان تو سالم است. (10)
فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَى إِلَیْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَعَشِیًّا﴿11﴾
او از محراب عبادتش به سوی مردم بیرون آمد و با اشاره به آنها گفت صبح و شام (به شكرانه این نعمت) خدا را تسبیح گوئید. (11)
یَا یَحْیَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَیْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِیًّا ﴿12﴾
ای یحیی! كتاب (خدا) را با قوت بگیر، و ما فرمان نبوت (و عقل كافی) در كودكی به او دادیم. (12)
وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا وَزَكَاةً وَكَانَ تَقِیًّا ﴿13﴾
و به او رحمت و محبت از ناحیه خود بخشیدیم، و پاكی (روح و عمل) و او پرهیزگار بود. (13)
وَبَرًّا بِوَالِدَیْهِ وَلَمْ یَكُنْ جَبَّارًا عَصِیًّا ﴿14﴾
او نسبت به پدر و مادرش نیكوكار بود و جبار (و متكبر) و عصیانگر نبود. (14)
وَسَلَامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَیَوْمَ یَمُوتُ وَیَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا ﴿15﴾
و سلام بر او آن روز كه تولد یافت، و آن روز كه میمیرد، و آن روز كه زنده و برانگیخته میشود. (15)
وَاذْكُرْ فِی الْكِتَابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِیًّا ﴿16﴾
در این كتاب (آسمانی قرآن) از مریم یاد آر، آن هنگام كه از خانواده اش جدا شد و در ناحیه شرقی قرار گرفت. (16)
فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا﴿17﴾
و حجابی میان خود و آنها افكند (تا خلوتگاهش از هر نظر برای عبادت آماده باشد) در این هنگام ما روح خود را به سوی او فرستادیم و او در شكل انسانی بیعیب و نقص بر مریم ظاهر شد. (17)
قَالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِیًّا ﴿18﴾
او (سخت ترسید و) گفت من به خدای رحمن از تو پناه میبرم اگر پرهیزگار هستی. (18)
قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِیًّا ﴿19﴾
گفت من فرستاده پروردگار توام (آمده ام) تا پسر پاكیزه ای به تو ببخشم! (19)
قَالَتْ أَنَّى یَكُونُ لِی غُلَامٌ وَلَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِیًّا ﴿20﴾
گفت چگونه ممكن است فرزندی برای من باشد در حالی كه تاكنون انسانی با من تماس نداشته، و زن آلوده ای هم نبوده ام؟! (20)
قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آیَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَقْضِیًّا ﴿21﴾
گفت مطلب همین است كه پروردگارت فرموده، این كار بر من سهل و آسان است، ما میخواهیم او را نشانه ای برای مردم قرار دهیم و رحمتی از سوی ما باشد، و این امری است پایان یافته (و جای گفتگو ندارد). (21)
فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكَانًا قَصِیًّا ﴿22﴾
سرانجام (مریم) باردار شد و او را به نقطه دوردستی برد. (22)
فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنْتُ نَسْیًا مَنْسِیًّا ﴿23﴾
درد وضع حمل او را به كنار تنه درخت خرمائی كشاند، (آنقدر ناراحت شد كه) گفت ای كاش پیش از این مرده بودم و به كلی فراموش شده بودم. (23)
فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِیًّا ﴿24﴾
ناگهان از طرف پائین پایش او را صدا زد كه غمگین مباش پروردگارت زیر پای تو چشمه آب (گوارائی) قرار داده است. (24)
وَهُزِّی إِلَیْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْكِ رُطَبًا جَنِیًّا ﴿25﴾
و تكانی به این درخت نخل بده تا رطب تازه بر تو فرو ریزد. (25)
فَكُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّی عَیْنًا فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْیَوْمَ إِنْسِیًّا ﴿26﴾
از (این غذای لذیذ) بخور، و از (آن آب گوارا) بنوش، و چشمت را (به این مولود جدید) روشن دار، و هر گاه كسی از انسانها را دیدی با اشاره بگو: من برای خدای رحمان روزه گرفته ام و با احدی امروز سخن نمیگویم (این نوزاد خودش از تو دفاع خواهد كرد). (26)
فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قَالُوا یَا مَرْیَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئًا فَرِیًّا ﴿27﴾
(مریم) او را در آغوش گرفته به سوی قومش آمد، گفتند: ای مریم! كار بسیار عجیب و بدی انجام دادی! (27)
یَا أُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِیًّا ﴿28﴾
ای خواهر هارون! نه پدر تو مرد بدی بود، و نه مادرت زن بدكاره ای! (28)
فَأَشَارَتْ إِلَیْهِ قَالُوا كَیْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كَانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا ﴿29﴾
(مریم) اشاره به او كرد، گفتند ما چگونه با كودكی كه در گاهواره است سخن بگوئیم؟! (29)
قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا ﴿30﴾
(ناگهان عیسی زبان به سخن گشود) گفت من بنده خدایم به من كتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر قرار داده است. (30)
وَجَعَلَنِی مُبَارَكًا أَیْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا﴿31﴾
و مرا وجودی پر بركت قرار داده در هر كجا باشم، و مرا توصیه به نماز و زكات مادام كه زنده ام كرده است. (31)
1400/01/06
|
15:29