تلاوت آیاتی از سوره مباركه مدثر با صدای استاد عبدالباسط(آیات قسمت 32 برنامه قرار تلاوت)
این تلاوت شامل سوره های مدثر و قیامه است .
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اى كشیده رداى شب بر سر (1)
یَا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ ﴿1﴾
برخیز و بترسان (2)
قُمْ فَأَنذِرْ ﴿2﴾
و پروردگار خود را بزرگ دار (3)
وَرَبَّكَ فَكَبِّرْ ﴿3﴾
و لباس خویشتن را پاك كن (4)
وَثِیَابَكَ فَطَهِّرْ ﴿4﴾
و از پلیدى دور شو (5)
وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ ﴿5﴾
و منت مگذار و فزونى مطلب (6)
وَلَا تَمْنُن تَسْتَكْثِرُ ﴿6﴾
و براى پروردگارت شكیبایى كن (7)
وَلِرَبِّكَ فَاصْبِرْ ﴿7﴾
پس چون در صور دمیده شود (8)
فَإِذَا نُقِرَ فِی النَّاقُورِ ﴿8﴾
آن روز [چه] روز ناگوارى است (9)
فَذَلِكَ یَوْمَئِذٍ یَوْمٌ عَسِیرٌ ﴿9﴾
بر كافران آسان نیست (10)
عَلَى الْكَافِرِینَ غَیْرُ یَسِیرٍ ﴿10﴾
مرا با آنكه [او را] تنها آفریدم واگذار (11)
ذَرْنِی وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِیدًا ﴿11﴾
و دارایى بسیار به او بخشیدم (12)
وَجَعَلْتُ لَهُ مَالًا مَّمْدُودًا ﴿12﴾
و پسرانى آماده [به خدمت دادم] (13)
وَبَنِینَ شُهُودًا ﴿13﴾
و برایش [عیش خوش] آماده كردم (14)
وَمَهَّدتُّ لَهُ تَمْهِیدًا ﴿14﴾
باز [هم] طمع دارد كه بیفزایم (15)
ثُمَّ یَطْمَعُ أَنْ أَزِیدَ ﴿15﴾
ولى نه زیرا او دشمن آیات ما بود (16)
كَلَّا إِنَّهُ كَانَ لِآیَاتِنَا عَنِیدًا ﴿16﴾
به زودى او را به بالارفتن از گردنه [عذاب] وادار مىكنم (17)
سَأُرْهِقُهُ صَعُودًا ﴿17﴾
آرى [آن دشمن حق] اندیشید و سنجید (18)
إِنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَ ﴿18﴾
كشته بادا چگونه [او] سنجید (19)
فَقُتِلَ كَیْفَ قَدَّرَ ﴿19﴾
[آرى] كشته بادا چگونه [او] سنجید (20)
ثُمَّ قُتِلَ كَیْفَ قَدَّرَ ﴿20﴾
آنگاه نظر انداخت (21)
ثُمَّ نَظَرَ ﴿21﴾
سپس رو ترش نمود و چهره در هم كشید (22)
ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ ﴿22﴾
آنگاه پشت گردانید و تكبر ورزید (23)
ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَكْبَرَ ﴿23﴾
و گفت این [قرآن] جز سحرى كه [به برخى] آموختهاند نیست (24)
فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ ﴿24﴾
این غیر از سخن بشر نیست (25)
إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ ﴿25﴾
زودا كه او را به س ق ر در آورم (26)
سَأُصْلِیهِ سَقَرَ ﴿26﴾
و تو چه دانى كه آن س ق ر چیست (27)
وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُ ﴿27﴾
نه باقى مىگذارد و نه رها مىكند (28)
لَا تُبْقِی وَلَا تَذَرُ ﴿28﴾
پوستها را سیاه مىگرداند (29)
لَوَّاحَةٌ لِّلْبَشَرِ ﴿29﴾
[و] بر آن [دوزخ] نوزده [نگهبان] است (30)
عَلَیْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ ﴿30﴾
و ما موكلان آتش را جز فرشتگان نگردانیدیم و شماره آنها را جز آزمایشى براى كسانى كه كافر شدهاند قرار ندادیم تا آنان كه اهل كتابند یقین به هم رسانند و ایمان كسانى كه ایمان آوردهاند افزون گردد و آنان كه كتاب به ایشان داده شده و [نیز] مؤمنان به شك نیفتند و تا كسانى كه در دلهایشان بیمارى است و كافران بگویند خدا از این وصفكردن چه چیزى را اراده كرده است این گونه خدا هر كه را بخواهد بیراه مىگذارد و هر كه را بخواهد هدایت مى كند و [شماره] سپاهیان پروردگارت را جز او نمىداند و این [آیات] جز تذكارى براى بشر نیست (31)
وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِّلَّذِینَ كَفَرُوا لِیَسْتَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَیَزْدَادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیمَانًا وَلَا یَرْتَابَ الَّذِینَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِیَقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْكَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا كَذَلِكَ یُضِلُّ اللَّهُ مَن یَشَاءُ وَیَهْدِی مَن یَشَاءُ وَمَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِیَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ ﴿31﴾
نه چنین است [كه مىپندارند] سوگند به ماه (32)
كَلَّا وَالْقَمَرِ ﴿32﴾
و سوگند به شامگاه چون پشت كند (33)
وَاللَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ ﴿33﴾
و سوگند به بامداد چون آشكار شود (34)
وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ ﴿34﴾
كه آیات [قرآن] از پدیدههاى بزرگ است (35)
إِنَّهَا لَإِحْدَى الْكُبَرِ ﴿35﴾
بشر را هشداردهنده است (36)
نَذِیرًا لِّلْبَشَرِ ﴿36﴾
هر كه از شما را كه بخواهد پیشى جوید یا بازایستد (37)
لِمَن شَاء مِنكُمْ أَن یَتَقَدَّمَ أَوْ یَتَأَخَّرَ ﴿37﴾
هر كسى در گرو دستاورد خویش است (38)
كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِینَةٌ ﴿38﴾
بجز یاران دست راست (39)
إِلَّا أَصْحَابَ الْیَمِینِ ﴿39﴾
در میان باغها از یكدیگر مىپرسند (40)
فِی جَنَّاتٍ یَتَسَاءلُونَ ﴿40﴾
درباره مجرمان (41)
عَنِ الْمُجْرِمِینَ ﴿41﴾
چه چیز شما را در آتش [سقر] درآورد (42)
مَا سَلَكَكُمْ فِی سَقَرَ ﴿42﴾
گویند از نمازگزاران نبودیم (43)
قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّینَ ﴿43﴾
و بینوایان را غذا نمىدادیم (44)
وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِینَ ﴿44﴾
با هرزهدرایان هرزهدرایى مىكردیم (45)
وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ ﴿45﴾
و روز جزا را دروغ مىشمردیم (46)
وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ ﴿46﴾
تا مرگ ما در رسید (47)
حَتَّى أَتَانَا الْیَقِینُ ﴿47﴾
از این رو شفاعتشفاعتكنندگان به حال آنها سودى نمىبخشد (48)
فَمَا تَنفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِینَ ﴿48﴾
چرا آنها از تذكر روى گردانند (49)
فَمَا لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِینَ ﴿49﴾
گویى گورخرانى رمیدهاند (50)
كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُّسْتَنفِرَةٌ ﴿50﴾
كه از مقابل شیرى فرار كردهاند (51)
فَرَّتْ مِن قَسْوَرَةٍ ﴿51﴾
بلكه هر كدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانهاى از سوى خدا براى او فرستاده شود (52)
بَلْ یُرِیدُ كُلُّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ أَن یُؤْتَى صُحُفًا مُّنَشَّرَةً ﴿52﴾
چنین نیست كه آنان مىگویند بلكه آنها از آخرت نمىترسند (53)
كَلَّا بَل لَا یَخَافُونَ الْآخِرَةَ ﴿53﴾
چنین نیست كه آنها مىگویند آن قرآن یك تذكر و یادآورى است (54)
كَلَّا إِنَّهُ تَذْكِرَةٌ ﴿54﴾
هر كس بخواهد از آن پند مىگیرد (55)
فَمَن شَاء ذَكَرَهُ ﴿55﴾
و هیچ كس پند نمىگیرد مگر اینكه خدا بخواهد او اهل تقوا و اهل آمرزش است (56)
وَمَا یَذْكُرُونَ إِلَّا أَن یَشَاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ ﴿56﴾
سوره 75: القیامة
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
سوگند به روز قیامت (1)
لَا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَةِ ﴿1﴾
و سوگند به نفس لوامه و وجدان بیدار و ملامتگر كه رستاخیز حق است (2)
وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ ﴿2﴾
آیا انسان مىپندارد كه هرگز استخوانهاى او را جمع نخواهیم كرد (3)
أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَجْمَعَ عِظَامَهُ ﴿3﴾
آرى قادریم كه حتى خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب كنیم (4)
بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَن نُّسَوِّیَ بَنَانَهُ ﴿4﴾
انسان شك در معاد ندارد بلكه او مىخواهد آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قیامت در تمام عمر گناه كند (5)
بَلْ یُرِیدُ الْإِنسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ ﴿5﴾
از اینرو مىپرسد قیامت كى خواهد بود (6)
یَسْأَلُ أَیَّانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ ﴿6﴾
بگو در آن هنگام كه چشمها از شدت وحشت به گردش در آید (7)
فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ﴿7﴾
و ماه بىنور گردد (8)
وَخَسَفَ الْقَمَرُ ﴿8﴾
و خورشید و ماه یك جا جمع شوند (9)
وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿9﴾
آن روز انسان مىگوید راه فرار كجاست (10)
یَقُولُ الْإِنسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ ﴿10﴾
هرگز چنین نیست راه فرار و پناهگاهى وجود ندارد (11)
كَلَّا لَا وَزَرَ ﴿11﴾
آن روز قرارگاه نهایى تنها بسوى پروردگار تو است (12)
إِلَى رَبِّكَ یَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ ﴿12﴾
و در آن روز انسان را از تمام كارهایى كه از پیش یا پس فرستاده آگاه مىكنند (13)
یُنَبَّأُ الْإِنسَانُ یَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ﴿13﴾
بلكه انسان خودش از وضع خود آگاه است (14)
بَلِ الْإِنسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ ﴿14﴾
هر چند در ظاهر براى خود عذرهایى بتراشد (15)
وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِیرَهُ ﴿15﴾
زبانت را بخاطر عجله براى خواندن آن [= قرآن] حركت مده (16)
لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ ﴿16﴾
چرا كه جمعكردن و خواندن آن بر عهده ماست (17)
إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿17﴾
پس هر گاه آن را خواندیم از خواندن آن پیروى كن (18)
فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿18﴾
سپس بیان و توضیح آن نیز بر عهده ماست (19)
ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ ﴿19﴾
چنین نیست كه شما مىپندارید و دلایل معاد را كافى نمىدانید بلكه شما دنیاى زودگذر را دوست دارید و هوسرانى بىقید و شرط را (20)
كَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ ﴿20﴾
و آخرت را رها مىكنید (21)
وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ ﴿21﴾
آرى در آن روز صورتهایى شاداب و مسرور است (22)
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ ﴿22﴾
و به پروردگارش مىنگرد (23)
إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿23﴾
و در آن روز صورتهایى عبوس و در هم كشیده است (24)
وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ ﴿24﴾
زیرا مىداند عذابى در پیش دارد كه پشت را در هم مىشكند (25)
تَظُنُّ أَن یُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ ﴿25﴾
چنین نیست كه انسان مىپندارد او ایمان نمىآورد تا موقعى كه جان به گلوگاهش رسد (26)
كَلَّا إِذَا بَلَغَتْ التَّرَاقِیَ ﴿26﴾
و گفته شود آیا كسى هست كهاین بیمار را از مرگ نجات دهد (27)
وَقِیلَ مَنْ رَاقٍ ﴿27﴾
و به جدائى از دنیا یقین پیدا كند (28)
وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ ﴿28﴾
و ساق پاها از سختى جان دادن به هم بپیچد (29)
وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ ﴿29﴾
آرى در آن روز مسیر همه بسوى دادگاه پروردگارت خواهد بود (30)
إِلَى رَبِّكَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ ﴿30﴾
در آن روز گفته مىشود او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند (31)
فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى ﴿31﴾
بلكه تكذیب كرد و روىگردان شد (32)
وَلَكِن كَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿32﴾
سپس بسوى خانواده خود باز گشت در حالى كه متكبرانه قدم برمىداشت (33)
ثُمَّ ذَهَبَ إِلَى أَهْلِهِ یَتَمَطَّى ﴿33﴾
با این اعمال عذاب الهى براى تو شایستهتر استشایستهتر (34)
أَوْلَى لَكَ فَأَوْلَى ﴿34﴾
سپس عذاب الهى براى تو شایستهتر استشایستهتر (35)
ثُمَّ أَوْلَى لَكَ فَأَوْلَى ﴿35﴾
آیا انسان گمان مىكند بىهدف رها مىشود (36)
أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَن یُتْرَكَ سُدًى ﴿36﴾
آیا او نطفهاى از منى كه در رحم ریخته مىشود نبود (37)
أَلَمْ یَكُ نُطْفَةً مِّن مَّنِیٍّ یُمْنَى ﴿37﴾
سپس بصورت خونبسته در آمد و خداوند او را آفرید و موزون ساخت (38)
ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى ﴿38﴾
و از او دو زوج مرد و زن آفرید (39)
فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَیْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى ﴿39﴾
آیا چنین كسى قادر نیست كه مردگان را زنده كند (40)
أَلَیْسَ ذَلِكَ بِقَادِرٍ عَلَى أَن یُحْیِیَ الْمَوْتَى ﴿40﴾