تلاوت آیاتی از سوره های مباركه طور و نجم با صدای استاد محمود رمضان(آیات قسمت 38 برنامه قرار تلاوت)

این تلاوت شامل آیات 48 تا آخر سوره طور و آیات 1 تا آخر سوره نجم است .

و در برابر دستور پروردگارت شكیبایى پیشه كن كه تو خود در حمایت مایى و هنگامى كه [از خواب] بر مى‏خیزى به نیایش پروردگارت تسبیح گوى (48)

وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْیُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِینَ تَقُومُ ﴿48﴾





و [نیز] پاره‏اى از شب و در فروشدن ستارگان تسبیح‏گوى او باش (49)

وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿49﴾



سوره 53: النجم









به نام خداوند رحمتگر مهربان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ





سوگند به اختر [= قرآن] چون فرود مى‏آید (1)

وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ﴿1﴾





[كه] یار شما نه گمراه شده و نه در نادانى مانده (2)

مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى ﴿2﴾





و از سر هوس سخن نمى‏گوید (3)

وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿3﴾





این سخن بجز وحیى كه وحى مى‏شود نیست (4)

إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ﴿4﴾





آن را [فرشته] شدیدالقوى به او فرا آموخت (5)

عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى ﴿5﴾





[سروش] نیرومندى كه [مسلط] درایستاد (6)

ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ﴿6﴾





در حالى كه او در افق اعلى بود (7)

وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿7﴾





سپس نزدیك آمد و نزدیكتر شد (8)

ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿8﴾





تا [فاصله‏اش] به قدر [طول] دو [انتهاى] كمان یا نزدیكتر شد (9)

فَكَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿9﴾





آنگاه به بنده‏اش آنچه را باید وحى كند وحى فرمود (10)

فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿10﴾





آنچه را دل دید انكار[ش] نكرد (11)

مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿11﴾





آیا در آنچه دیده است با او جدال مى‏كنید (12)

أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یَرَى ﴿12﴾





و قطعا بار دیگرى هم او را دیده است (13)

وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى ﴿13﴾





نزدیك سدرالمنتهى (14)

عِندَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى ﴿14﴾





در همان جا كه جنة‏الماوى است (15)

عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى ﴿15﴾





آنگاه كه درخت‏سدر را آنچه پوشیده بود پوشیده بود (16)

إِذْ یَغْشَى السِّدْرَةَ مَا یَغْشَى ﴿16﴾





دیده [اش] منحرف نگشت و [از حد] در نگذشت (17)

مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ﴿17﴾





به راستى كه [برخى] از آیات بزرگ پروردگار خود را بدید (18)

لَقَدْ رَأَى مِنْ آیَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى ﴿18﴾





به من خبر دهید از لات و عزى (19)

أَفَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى ﴿19﴾





و منات آن سومین دیگر (20)

وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى ﴿20﴾





آیا [به خیالتان] براى شما پسر است و براى او دختر (21)

أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الْأُنثَى ﴿21﴾





در این صورت این تقسیم نادرستى است (22)

تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِیزَى ﴿22﴾





[این بتان] جز نامهایى بیش نیستند كه شما و پدرانتان نامگذارى كرده‏اید [و] خدا بر [حقانیت] آنها هیچ دلیلى نفرستاده است [آنان] جز گمان و آنچه را كه دلخواهشان است پیروى نمى‏كنند با آنكه قطعا از جانب پروردگارشان هدایت برایشان آمده است (23)

إِنْ هِیَ إِلَّا أَسْمَاء سَمَّیْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ وَلَقَدْ جَاءهُم مِّن رَّبِّهِمُ الْهُدَى ﴿23﴾





مگر انسان آنچه را آرزو كند دارد (24)

أَمْ لِلْإِنسَانِ مَا تَمَنَّى ﴿24﴾





آن سرا و این سرا از آن خداست (25)

فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى ﴿25﴾





و بسا فرشتگانى كه در آسمانهایند [و] شفاعتشان به كارى نیاید مگر پس از آنكه خدا به هر كه خواهد و خشنود باشد اذن دهد (26)

وَكَم مِّن مَّلَكٍ فِی السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا إِلَّا مِن بَعْدِ أَن یَأْذَنَ اللَّهُ لِمَن یَشَاءُ وَیَرْضَى ﴿26﴾





در حقیقت كسانى كه آخرت را باور ندارند فرشتگان را در نامگذارى به صورت مؤنث نام مى‏نهند (27)

إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَیُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِیَةَ الْأُنثَى ﴿27﴾





و ایشان را به این [كار] معرفتى نیست جز گمان [خود] را پیروى نمى‏كنند و در واقع گمان در [وصول به] حقیقت هیچ سودى نمى‏رساند (28)

وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا ﴿28﴾





پس از هر كس كه از یاد ما روى برتافته و جز زندگى دنیا را خواستار نبوده است روى برتاب (29)

فَأَعْرِضْ عَن مَّن تَوَلَّى عَن ذِكْرِنَا وَلَمْ یُرِدْ إِلَّا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿29﴾





این منتهاى دانش آنان است پروردگار تو خود به [حال] كسى كه از راه او منحرف شده داناتر و او به كسى كه راه یافته [نیز] آگاه‏تر است (30)

ذَلِكَ مَبْلَغُهُم مِّنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى ﴿30﴾





و هر چه در آسمانها و هر چه در زمین است از آن خداست تا كسانى را كه بد كرده‏اند به [سزاى] آنچه انجام داده‏اند كیفر دهد و آنان را كه نیكى كرده‏اند به نیكى پاداش دهد (31)

وَلِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ أَسَاؤُوا بِمَا عَمِلُوا وَیَجْزِیَ الَّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى ﴿31﴾





آنان كه از گناهان بزرگ و زشتكاریها جز لغزشهاى كوچك خوددارى مى‏ورزند پروردگارت [نسبت به آنها] فراخ‏آمرزش است وى از آن دم كه شما را از زمین پدید آورد و از همان‏گاه كه در شكمهاى مادرانتان [در زهدان] نهفته بودید به [حال] شما داناتر است پس خودتان را پاك مشمارید او به [حال] كسى كه پرهیزگارى نموده داناتر است (32)

الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنتُمْ أَجِنَّةٌ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّوا أَنفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى ﴿32﴾





پس آیا آن كسى را كه [از جهاد] روى برتافت دیدى (33)

أَفَرَأَیْتَ الَّذِی تَوَلَّى ﴿33﴾





و اندكى بخشید و [از باقى] امتناع ورزید (34)

وَأَعْطَى قَلِیلًا وَأَكْدَى ﴿34﴾





آیا علم غیب پیش اوست و او مى‏بیند (35)

أَعِندَهُ عِلْمُ الْغَیْبِ فَهُوَ یَرَى ﴿35﴾





یا بدانچه در صحیفه‏هاى موسى [آمده] خبر نیافته است (36)

أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِمَا فِی صُحُفِ مُوسَى ﴿36﴾





و [نیز در نوشته‏هاى] همان ابراهیمى كه وفا كرد (37)

وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّى ﴿37﴾





كه هیچ بردارنده‏اى بار گناه دیگرى را بر نمى‏دارد (38)

أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ﴿38﴾





و اینكه براى انسان جز حاصل تلاش او نیست (39)

وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى ﴿39﴾





و [نتیجه] كوشش او به زودى دیده خواهد شد (40)

وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى ﴿40﴾





سپس هر چه تمامتر وى را پاداش دهند (41)

ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاء الْأَوْفَى ﴿41﴾





و اینكه پایان [كار] به سوى پروردگار توست (42)

وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنتَهَى ﴿42﴾





و هم اوست كه مى‏خنداند و مى‏گریاند (43)

وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى ﴿43﴾





و هم اوست كه مى‏میراند و زنده مى‏گرداند (44)

وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْیَا ﴿44﴾





و هم اوست كه دو نوع مى‏آفریند نر و ماده (45)

وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَیْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنثَى ﴿45﴾





از نطفه‏اى چون فرو ریخته شود (46)

مِن نُّطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى ﴿46﴾





و هم پدید آوردن [عالم] دیگر بر [عهده] اوست (47)

وَأَنَّ عَلَیْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى ﴿47﴾





و هم اوست كه [شما را] بى‏نیاز كرد و سرمایه بخشید (48)

وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَى وَأَقْنَى ﴿48﴾





و هم اوست پروردگار ستاره شعرى (49)

وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى ﴿49﴾





و هم اوست كه عادیان قدیم را هلاك كرد (50)

وَأَنَّهُ أَهْلَكَ عَادًا الْأُولَى ﴿50﴾





و ثمود را [نیز هلاك كرد] و [كسى را] باقى نگذاشت (51)

وَثَمُودَ فَمَا أَبْقَى ﴿51﴾





و پیشتر [از همه آنها] قوم نوح را زیرا كه آنان ستمگرتر و سركش‏تر بودند (52)

وَقَوْمَ نُوحٍ مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى ﴿52﴾





و شهرها[ى س دوم و عاموره] را فرو افكند (53)

وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَى ﴿53﴾





پوشاند بر آن [دو شهر از باران گوگردى] آنچه را پوشاند (54)

فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى ﴿54﴾





پس به كدام یك از نعمتهاى پروردگارت تردید روا مى‏دارى (55)

فَبِأَیِّ آلَاء رَبِّكَ تَتَمَارَى ﴿55﴾





این [پیامبر نیز] بیم‏دهنده‏اى از [جمله] بیم‏دهندگان نخستین است (56)

هَذَا نَذِیرٌ مِّنَ النُّذُرِ الْأُولَى ﴿56﴾





[وه چه] نزدیك گشت قیامت (57)

أَزِفَتْ الْآزِفَةُ ﴿57﴾





جز خدا كسى آشكاركننده آن نیست (58)

لَیْسَ لَهَا مِن دُونِ اللَّهِ كَاشِفَةٌ ﴿58﴾





آیا از این سخن عجب دارید (59)

أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِیثِ تَعْجَبُونَ ﴿59﴾





و مى‏خندید و نمى‏گریید (60)

وَتَضْحَكُونَ وَلَا تَبْكُونَ ﴿60﴾





و شما در غفلتید (61)

وَأَنتُمْ سَامِدُونَ ﴿61﴾





پس خدا را سجده كنید و بپرستید (62)

فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا ﴿62﴾



1399/11/06
|
16:33
دسترسی سریع