تلاوت آیاتی از سوره مباركه مریم یا صدای استاد سعید مسلم

تلاوت تحقیق آیات 1 تا 36 سوره مباركه مریم با صدای استاد عنتر سعید مسلم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

به نام خداوند رحمتگر مهربان



كهیعص ﴿1﴾

كاف‏ها یا عین صاد (1)



ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِیَّا ﴿2﴾

[این] یادى از رحمت پروردگار تو [در باره] بنده‏ اش زكریاست (2)



إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاءً خَفِیًّا ﴿3﴾

آنگاه كه [زكریا] پروردگارش را آهسته ندا كرد (3)



قَالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْبًا وَلَمْ أَكُنْ بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِیًّا ﴿4﴾

گفت پروردگارا من استخوانم سست گردیده و [موى] سرم از پیرى سپید گشته و اى پروردگار من هرگز در دعاى تو ناامید نبوده‏ ام (4)



وَإِنِّی خِفْتُ الْمَوَالِیَ مِنْ وَرَائِی وَكَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْكَ وَلِیًّا ﴿5﴾

و من پس از خویشتن از بستگانم بیمناكم و زنم نازاست پس از جانب خود ولى [و جانشینى] به من ببخش (5)



یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا ﴿6﴾

كه از من ارث برد و از خاندان یعقوب [نیز] ارث برد و او را اى پروردگار من پسندیده گردان (6)



یَا زَكَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ یَحْیَى لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِیًّا ﴿7﴾

اى زكریا ما تو را به پسرى كه نامش یحیى است مژده مى‏ دهیم كه قبلا همنامى براى او قرار نداده‏ ایم (7)



قَالَ رَبِّ أَنَّى یَكُونُ لِی غُلَامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِیًّا ﴿8﴾

گفت پروردگارا چگونه مرا پسرى خواهد بود و حال آنكه زنم نازاست و من از سالخوردگى ناتوان شده‏ ام (8)



قَالَ كَذَلِكَ قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَیْئًا ﴿9﴾

[فرشته] گفت [فرمان] چنین است پروردگار تو گفته كه این [كار] بر من آسان است و تو را در حالى كه چیزى نبودى قبلا آفریده‏ ام (9)



قَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِی آیَةً قَالَ آیَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَیَالٍ سَوِیًّا ﴿10﴾

گفت پروردگارا نشانه‏ اى براى من قرار ده فرمود نشانه تو این است كه سه شبانه [روز] با اینكه سالمى با مردم سخن نمى‏ گویى (10)





فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرَابِ فَأَوْحَى إِلَیْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَعَشِیًّا ﴿11﴾

پس از محراب بر قوم خویش درآمد و ایشان را آگاه گردانید كه روز و شب به نیایش بپردازید (11)



یَا یَحْیَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَیْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِیًّا ﴿12﴾

اى یحیى كتاب [خدا] را به جد و جهد بگیر و از كودكى به او نبوت دادیم (12)



وَحَنَانًا مِنْ لَدُنَّا وَزَكَاةً وَكَانَ تَقِیًّا ﴿13﴾

و [نیز] از جانب خود مهربانى و پاكى [به او دادیم] و تقواپیشه بود (13)



وَبَرًّا بِوَالِدَیْهِ وَلَمْ یَكُنْ جَبَّارًا عَصِیًّا ﴿14﴾

و با پدر و مادر خود نیك‏رفتار بود و زورگویى نافرمان نبود (14)



وَسَلَامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَیَوْمَ یَمُوتُ وَیَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا ﴿15﴾

و درود بر او روزى كه زاده شد و روزى كه مى‏ میرد و روزى كه زنده برانگیخته مى ‏شود (15)



وَاذْكُرْ فِی الْكِتَابِ مَرْیَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِیًّا ﴿16﴾

و در این كتاب از مریم یاد كن آنگاه كه از كسان خود در مكانى شرقى به كنارى شتافت (16)



فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِیًّا ﴿17﴾

و در برابر آنان پرده‏ اى بر خود گرفت پس روح خود را به سوى او فرستادیم تا به [شكل] بشرى خوش‏اندام بر او نمایان شد (17)



قَالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِیًّا ﴿18﴾

[مریم] گفت اگر پرهیزگارى من از تو به خداى رحمان پناه مى برم (18)



قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلَامًا زَكِیًّا ﴿19﴾

گفت من فقط فرستاده پروردگار توام براى اینكه به تو پسرى پاكیزه ببخشم (19)



قَالَتْ أَنَّى یَكُونُ لِی غُلَامٌ وَلَمْ یَمْسَسْنِی بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِیًّا ﴿20﴾

گفت چگونه مرا پسرى باشد با آنكه دست بشرى به من نرسیده و بدكار نبوده‏ ام (20)





قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ وَلِنَجْعَلَهُ آیَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَقْضِیًّا ﴿21﴾

گفت [فرمان] چنین است پروردگار تو گفته كه آن بر من آسان است و تا او را نشانه‏ اى براى مردم و رحمتى از جانب خویش قرار دهیم و [این] دستورى قطعى بود (21)



فَحَمَلَتْهُ فَانْتَبَذَتْ بِهِ مَكَانًا قَصِیًّا ﴿22﴾

پس [مریم] به او [=عیسى] آبستن شد و با او به مكان دورافتاده‏ اى پناه جست (22)



فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنْتُ نَسْیًا مَنْسِیًّا ﴿23﴾

تا درد زایمان او را به سوى تنه درخت‏ خرمایى كشانید گفت اى كاش پیش از این مرده بودم و یكسر فراموش‏شده بودم (23)



فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِیًّا ﴿24﴾

پس از زیر [پاى] او [فرشته] وى را ندا داد كه غم مدار پروردگارت زیر [پاى] تو چشمه آبى پدید آورده است (24)



وَهُزِّی إِلَیْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْكِ رُطَبًا جَنِیًّا ﴿25﴾

و تنه درخت‏ خرما را به طرف خود [بگیر و] بتكان بر تو خرماى تازه مى ‏ریزد (25)



فَكُلِی وَاشْرَبِی وَقَرِّی عَیْنًا فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْیَوْمَ إِنْسِیًّا ﴿26﴾

و بخور و بنوش و دیده روشن دار پس اگر كسى از آدمیان را دیدى بگوى من براى [خداى] رحمان روزه نذر كرده‏ ام و امروز مطلقا با انسانى سخن نخواهم گفت (26)



فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قَالُوا یَا مَرْیَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئًا فَرِیًّا ﴿27﴾

پس [مریم] در حالى كه او را در آغوش گرفته بود به نزد قومش آورد گفتند اى مریم به راستى كار بسیار ناپسندى مرتكب شده‏ اى (27



یَا أُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِیًّا ﴿28﴾

اى خواهر هارون پدرت مرد بدى نبود و مادرت [نیز] بدكاره نبود (28)



فَأَشَارَتْ إِلَیْهِ قَالُوا كَیْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كَانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیًّا ﴿29﴾

[مریم] به سوى [عیسى] اشاره كرد گفتند چگونه با كسى كه در گهواره [و] كودك است‏ سخن بگوییم (29)



قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا ﴿30﴾

[كودك] گفت منم بنده خدا به من كتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است (30)







وَجَعَلَنِی مُبَارَكًا أَیْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَیًّا ﴿31﴾

و هر جا كه باشم مرا با بركت‏ ساخته و تا زنده‏ ام به نماز و زكات سفارش كرده است (31)



وَبَرًّا بِوَالِدَتِی وَلَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّارًا شَقِیًّا ﴿32﴾

و مرا نسبت به مادرم نیكوكار كرده و زورگو و نافرمانم نگردانیده است (32)



وَالسَّلَامُ عَلَیَّ یَوْمَ وُلِدْتُ وَیَوْمَ أَمُوتُ وَیَوْمَ أُبْعَثُ حَیًّا ﴿33﴾

و درود بر من روزى كه زاده شدم و روزى كه مى‏ میرم و روزى كه زنده برانگیخته مى ‏شوم (33)



ذَلِكَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِی فِیهِ یَمْتَرُونَ ﴿34﴾

این است [ماجراى] عیسى پسر مریم [همان] گفتار درستى كه در آن شك مى كنند (34)



مَا كَانَ لِلَّهِ أَنْ یَتَّخِذَ مِنْ وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ كُنْ فَیَكُونُ ﴿35﴾

خدا را نسزد كه فرزندى برگیرد منزه است او چون كارى را اراده كند همین قدر به آن مى‏ گوید موجود شو پس بى ‏درنگ موجود مى ‏شود (35)



وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّی وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ ﴿36﴾

و در حقیقت ‏خداست كه پروردگار من و پروردگار شماست پس او را بپرستید این است راه راست (36)

1399/09/18
|
16:56
دسترسی سریع