تلاوت آیاتی از سوره مباركه كهف با صدای استاد محمدرضا پورزرگری
این تلاوت شامل آیات 17 تا 22 سوره كهف است .
و آفتاب را مىبینى كه چون برمىآید از غارشان به سمت راست مایل است و چون فرو مىشود از سمت چپ دامن برمىچیند در حالى كه آنان در جایى فراخ از آن [غار قرار گرفته]اند این از نشانههاى [قدرت] خداستخدا هر كه را راهنمایى كند او راهیافته است و هر كه را بىراه گذارد هرگز براى او یارى راهبر نخواهى یافت (17)
وَتَرَى الشَّمْسَ إِذَا طَلَعَت تَّزَاوَرُ عَن كَهْفِهِمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَإِذَا غَرَبَت تَّقْرِضُهُمْ ذَاتَ الشِّمَالِ وَهُمْ فِی فَجْوَةٍ مِّنْهُ ذَلِكَ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ مَن یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَن یُضْلِلْ فَلَن تَجِدَ لَهُ وَلِیًّا مُّرْشِدًا ﴿17﴾
و مىپندارى كه ایشان بیدارند در حالى كه خفتهاند و آنها را به پهلوى راست و چپ مىگردانیم و سگشان بر آستانه [غار] دو دستخود را دراز كرده [بود] اگر بر حال آنان اطلاع مىیافتى گریزان روى از آنها برمىتافتى و از [مشاهده] آنها آكنده از بیم مىشدى (18)
وَتَحْسَبُهُمْ أَیْقَاظًا وَهُمْ رُقُودٌ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ وَكَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَیْهِ بِالْوَصِیدِ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَیْهِمْ لَوَلَّیْتَ مِنْهُمْ فِرَارًا وَلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبًا ﴿18﴾
و این چنین بیدارشان كردیم تا میان خود از یكدیگر پرسش كنند گویندهاى از آنان گفت چقدر ماندهاید گفتند روزى یا پارهاى از روز را ماندهایم [سرانجام] گفتند پروردگارتان به آنچه ماندهاید داناتر است اینك یكى از خودتان را با این پول خود به شهر بفرستید تا ببیند كدام یك از غذاهاى آن پاكیزهتر است و از آن غذایى برایتان بیاورد و باید زیركى به خرج دهد و هیچ كس را از [حال] شما آگاه نگرداند (19)
وَكَذَلِكَ بَعَثْنَاهُمْ لِیَتَسَاءلُوا بَیْنَهُمْ قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالُوا رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَكُم بِوَرِقِكُمْ هَذِهِ إِلَى الْمَدِینَةِ فَلْیَنظُرْ أَیُّهَا أَزْكَى طَعَامًا فَلْیَأْتِكُم بِرِزْقٍ مِّنْهُ وَلْیَتَلَطَّفْ وَلَا یُشْعِرَنَّ بِكُمْ أَحَدًا ﴿19﴾
چرا كه اگر آنان بر شما دستیابند سنگسارتان مىكنند یا شما را به كیش خود بازمىگردانند و در آن صورت هرگز روى رستگارى نخواهید دید (20)
إِنَّهُمْ إِن یَظْهَرُوا عَلَیْكُمْ یَرْجُمُوكُمْ أَوْ یُعِیدُوكُمْ فِی مِلَّتِهِمْ وَلَن تُفْلِحُوا إِذًا أَبَدًا ﴿20﴾
و بدین گونه [مردم آن دیار را] بر حالشان آگاه ساختیم تا بدانند كه وعده خدا راست است و [در فرا رسیدن] قیامت هیچ شكى نیست هنگامى كه میان خود در كارشان با یكدیگر نزاع مىكردند پس [عدهاى] گفتند بر روى آنها ساختمانى بنا كنید پروردگارشان به [حال] آنان داناتر است [سرانجام] كسانى كه بر كارشان غلبه یافتند گفتند حتما بر ایشان معبدى بنا خواهیم كرد (21)
وَكَذَلِكَ أَعْثَرْنَا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَیْبَ فِیهَا إِذْ یَتَنَازَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَیْهِم بُنْیَانًا رَّبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلَى أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِم مَّسْجِدًا ﴿21﴾
به زودى خواهند گفتسه تن بودند [و] چهارمین آنها سگشان بود و مىگویند پنج تن بودند [و] ششمین آنها سگشان بود تیر در تاریكى مىاندازند و [عدهاى] مىگویند هفت تن بودند و هشتمین آنها سگشان بود بگو پروردگارم به شماره آنها آگاهتر است جز اندكى [كسى شماره] آنها را نمىداند پس در باره ایشان جز به صورت ظاهر جدال مكن و در مورد آنها از هیچ كس جویا مشو (22)
سَیَقُولُونَ ثَلَاثَةٌ رَّابِعُهُمْ كَلْبُهُمْ وَیَقُولُونَ خَمْسَةٌ سَادِسُهُمْ كَلْبُهُمْ رَجْمًا بِالْغَیْبِ وَیَقُولُونَ سَبْعَةٌ وَثَامِنُهُمْ كَلْبُهُمْ قُل رَّبِّی أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِم مَّا یَعْلَمُهُمْ إِلَّا قَلِیلٌ فَلَا تُمَارِ فِیهِمْ إِلَّا مِرَاء ظَاهِرًا وَلَا تَسْتَفْتِ فِیهِم مِّنْهُمْ أَحَدًا ﴿22﴾