برنامه حكایت جاودانگی پنج شنبه 2 دی ماه به زندگینامه شهید مدافع حرم "محمدرضا دهقان امیری " خواهد پرداخت.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رادیو قرآن، برنامه ی حكایت جاودانگی با موضوع گرامیداشت یاد و خاطره شهدای هشت سال دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم و نگاهی به سیره قرآنی آن عزیزان هر هفته از رادیو قرآن پخش می شود.
معرفی كتاب، گزیده ای از وصیت نامه شهید و فرازهای قرآنی آن، خاطرات شهید از زبان همسر، روایت گوشه ای از زندگی شهید با صدای وی و خانواده، پخش گوشه ای از فیلم، كلیپ و یا سریالی كه با محوریت زندگی شهید مورد نظر ساخته شده و گزارش مردمی از بخش های مختلف این برنامه مستد - تركیبی است.
در برنامه روز پنج شنبه 2 دی ماه به زندگینامه شهید مدافع حرم "محمدرضا دهقان امیری " پرداخته خواهد شد.
شهید محمد رضا دهقان امیری 26 فروردین ماه سال 1374 در تهران به دنیا آمد. دانش آموخته دبیرستان علوم و معارف اسلامی امام صادق (ع) و دانشجوی سال سوم فقه و حقوق اسلامی در مدرسه عالی شهید مطهری بود . در 21 آبان ماه سال 1394 به عنوان بسیجی تكاور راهی سوریه شد و همزمان با آخرین روز های ماه محرم در نبرد با تروریست های تكفیری در حومه حلب در عملیات محرم شهید شد. محمد رضا در تاریخ 25 آبان در امام زاده علی اكبر چیذر آرام گرفت.
شهید محمد رضا دهقان امیری كم سن و سال بود، اما دفاع از حرم اهلبیت(ع) را دفاع هویت و حیثیت خود میدانست . پس از ماهها انتظار بهعنوان سرباز مدافع حرم راهی كشور سوریه شد.حدود 40روز دلیرانه و عاشقانه ازحرم اهلبیت(ع) دفاع كرد تا سرانجام عصر روز 21 آبان ماه سال 94در حالیكه تنها 20 سال داشت به آرزویش رسید.
"فاطمه طوسی" مادر شهید محمدرضا دهقان امیری میگوید : ، محمد رضا پسری شاد و پر انرژی بود .به همین دلیل بود كه اورا در كلاس های ورزشی ثبت نام كردیم .
همیشه سعی می كردیم كه فرزندانمان را از كودكی با مجالس مذهبی، هئیت های عزاداری و مسجد آشنا شوند حتی برای آشنا شدن آنها با راه شهدا به صورت خانوادگی به اردوهای راهیان نور می رفتیم و بیشتر ایام نوروز را در مناطق جنگی می گذراندیم .
پس از پایان دوره راهنمایی به پیشنهاد مدیر مدرسه اش در دبیرستان علوم و معارف امام صادق (ع) ادامه ثبت نام كرد و با اینكه در آزمون ورودی رشته معارف و ریاضی مدرسه امام صادق (ع) به صورت همزمان شركت كرد و در هر دو رشته رتبه برتر را كسب كرد اما در رشته معارف در دانشگاه عالی شهید مطهری ادامه تحصیل داد و محیط دانشگاه باعث شد تا در مراسم های مذهبی دانشگاه و هئیت های مذهبی شركت كند حتی روزهای پنج شنبه كه تعطیل بود، شب ها در دانشگاه می ماند تا صبح ها در برگزاری دعای ندبه كمك كند.
همیشه از پدر ومخصوصا مادرش می خواست كه برای شهید شدنش دعا كنند حتی زمانی كه در دانشگاه بود برای مادر پیامك می فرستاد كه مامان یادت نره دعا كنی شهید شوم ...
دلش می خواست با پدر ومادرش در پیاده روی اربعین سال 93 شركت كند اما نتوانست برود و چفیه مشكی اش را به مادر داد تا در حرم سید الشهدا(ع)متبرك كند اما چفیه در كربلا گم شد و شهید گم شدن چفیه را به حاجت روا شدن تعبیر كرد و خوشحال شد و از مادر خواست در حرم امام حسین و حضرت عباس (ع) دعا كند كه او در سوریه شهید شود.
همه شهدای مدافع حرم یك خصوصیت مشترك دارند و آن این است كه برای قرص كردن دل پدرو مادر و همسرشان برای اعزام به سوریه و دفاع از حرم یك سوال می پرسند و خانواده های آنان به دلیل اعتقادات قوی خود در پاسخ وا می مانند و راضی به رضای خداوند می شوند و به دلشان برای اعزام فرزندشان رضا می دهد.
رضایت گرفتن از پدرمحمد رضا سخت نبودچرا كه از اهالی جبهه و جنگ بود اما وقتی این سوال كه اگر فردای قیامت حضرت زینب(س) از شما سوال كند چه پاسخی دارید را از مادرپرسید مادر در جواب می ماند و رضایت می دهد.
مادر محمد رضا كه خود، خواهر دو شهید است میگوید : شب قبل از شهادت محمدرضا نیمه شب از خواب بیدار شدم. حالت غربیی داشتم، احساس كردم خانه پر از نور است. منبع نور از قاب عكس دو برادر شهیدم بود. آن شب برادر شهیدم در خواب به من گفت فاطمه نگران نباش محمدرضا پیش من است. صبح كه ازخواب بیدار شدم حالم منقلب بود خبر دادند كه محمدرضا زخمی شده اما من می دانستم فرزندم به آرزویش رسیده است.
همسرخواهر محمدرضا هم كه سرباز مدافع حرم است می گوید:محمدرضا آن شب حال عجیبی داشت برق شادی درچشم هایش موج می زد. غروب پنج شنبه 21 آبان ماه بود كه بچه ها درگیر شدند. ما كمی دیرتر به آن نقطه رسیدیم. محمدرضا و چندنفری از دوستانش ( احمدعطایی، مسعود عسگری، سید مصطفی موسوی ) در آن عملیات شهید شده بودند. ما كه رسیدیم بچه ها را عقب برده بودند. اضطراب شدیدی داشتم دلم گواهی بد می داد. هرچه گشتم محمدرضا را پیدا نكردم، می ترسیدم از بچه ها سراغش را بگیرم. یوسف یكی از دوستانمان را دیدم و سراغ محمدرضا را گرفتم. گفت با بچه ها زخمی به عقب بردند. حرفش آرامم نكرد تا صبح نذر و نیاز می كردم كه محمدرضا سالم باشد. صبح یكی از بچه ها در حالیكه گریه می كرد به طرفم آمد فهمیدم محمدرضا شهید شده است. به بركت خون این شهدا قسمت های زیادی را فتح كردیم. بعد از این عملیات شهر آزاد شد و با روش كردن موتور برق بچه ها اولین اذان بعد از آزادسازی را با بلند گوی مسجد شهر گفتند.
علی دهقان پدر شهید محمدرضا دهقان امیری می گوید :
عاشورای 2 سال قبل، مراسم هیئت كه تمام شد به سمت حیاط امامزاده علی اكبر(ع) رفتیم، شور و اشتیاق عجیبی داشت و تأكید میكرد كه به حرفش گوش بدهم. با انگشت قبری را نشان داد و گفت وقتی شهید شدم، من را آنجا دفن كنید. من حرفش را جدی نگرفتم. نمیدانستم كه آن لحظه شنونده ی وصیت پسرم هستم و روزی شاهد تدفین او در آن حیاط میشوم. من بهت زده شده بودم و فكر و روان من را با این حرفش به هم ریخت. خیلی ناراحت شدم و گریه میكردم.با خودم گفتم شب برای این كار دعوایش می كنم، اما به قدرت خدا فراموش كردم تا سال بعد زمانی كه پیكرش را وارد ایران كردند و به ما گفتند شهید وصیت خاصی دارد؟ یادم آمد كه دوست داشت در امامزاده علیاكبر چیذر دفن شود.
مهدیه دهقان خواهر شهید می گوید :
در آخرین تماسی كه از سوریه داشت روایتی برایم خواند با این مضمون كه در دنیا طوری زندگی كن كه انگار تا ابد زندهای و برای آخرت طوری مهیا شو كه انگار فردا از دنیا خواهی رفت! محمدرضا به معنای كامل كلمه اینگونه زندگی میكرد. تمام تلاشش در همه ابعاد زندگیاش این بود كه كاری را انجام دهد كه خداوند از آن كار راضی است. درس خواندن، ورزش كردن، مناجات و عبادت و زیارت را فقط برای رضای یك نفر انجام میداد آن هم حضرت پروردگار بود. دو سال آخر حیات دنیاییاش تمام دغدغهاش شده بود دفاع از حرم عمه سادات و مظلومین سوریه. در عین حال آنقدر زیبا و با انرژی و با هدف زندگی میكرد كه هیچكس باور نمیكرد به این زودی قصد گذشتن از جان را داشته باشد.
كتاب "ابووصال" داستان زندگی محمد رضا دهقان امیری است. شهیدی كه در 26 فروردین 1374 متولد شد و در 21 آبان 1394 در حومه حلب سوریه به شهادت رسید. كتاب " ابو وصال" روایت 20 سال سلوك است. روایت سیر و سلوك جوان عصر رسانه! ابو وصال اسم رمز پیوند جوان دهه 90 با جوان دهه 60 است روایت پیوند اصغر وصالی دهه 60 با محمد رضا دهقان دهه 90! روایت استمرار انقلاب و حیات آن.
كتاب " ابووصال" را محدثه علیجان زاده روشن گردآوری و تدوین كرده و نشر شهید كاظمی هم آن را منتشر و وارد بازار نشركرده است.
لازم به ذكر است ،برنامه حكایت جاودانگی كاری گروه اطلاع رسانی و محافل رادیو قرآن به تهیه كنندگی سمیرا قنبری، گویندگی یاسر دعاگو ، روایتگری فضه سادات حسینی می باشد كه پنجشنبه ها ساعت 16:30 به مدت 25 دقیقه از رادیو قرآن پخش می شود.
مخاطبان در سرتاسر دنیا می توانند از طریق وب سایتWWW.radioquran.IR از پخش زنده شبكه استفاده و در جریان آخرین خبرهای رادیو قرآن قرار بگیرند.
از طریق موج اف.ام ردیف 100 مگاهرتز شنونده ما باشید.
📻 fm 100 mhz
آدرس صفحات رادیو قرآن در فضای مجازی:
🌐 www.radioquran.ir
instagram.com/radioquran_ir 🆔
http://sapp.ir/radioquran 🆔
https://www.aparat.com/radioquran.ir 🆔
راه های ارتباطی ما:
📩 30000100
☎️ 02122051632_02122043017