علمدار لشكر سیدالشهدا(ع) ، شهید «ید الله كلهر»

ویژه برنامه حكایت جاودانگی پنج شنبه 30 دی ماه به مناسبت سالروز عروج عاشقانه سردار رشید سپاه اسلام حاج «یدالله كلهر» قائم مقام لشكر 10 سیدالشهدا(ع) به زندگینامه این شهید بزرگوار خواهد پرداخت.

1400/10/30
|
09:20

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رادیو قرآن، برنامه ی حكایت جاودانگی با موضوع گرامیداشت یاد و خاطره شهدای هشت سال دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم و نگاهی به سیره قرآنی آن عزیزان هر هفته از رادیو قرآن پخش می شود.
معرفی كتاب، گزیده ای از وصیت نامه شهید و فرازهای قرآنی آن، خاطرات شهید از زبان همسر، روایت گوشه ای از زندگی شهید با صدای وی و خانواده، پخش گوشه ای از فیلم، كلیپ و یا سریالی كه با محوریت زندگی شهید مورد نظر ساخته شده و گزارش مردمی از بخش های مختلف این برنامه مستد - تركیبی است.
در برنامه روز پنج شنبه 30 دی ماه به مناسبت سالروز عروج عاشقانه سردار رشید سپاه اسلام حاج «یدالله كلهر» قائم مقام لشكر 10 سیدالشهدا(ع) به زندگینامه این شهید بزرگوار خواهد پرداخت.
یكم بهمن سالروز عروج عاشقانه سردار رشید سپاه اسلام حاج «یدالله كلهر» قائم مقام لشكر 10 سیدالشهدا(ع) است، شهیدی كه به لقب علمدار لشكر سیدالشهدا(ع) شهرت داشت، برخی به تنهایی او را لشكری برای سپاه اسلام می‌دانستند چون جسارت و شجاعتش تحسین‌برانگیز بود و گویی خداوند به او قدرتی ویژه‌ای داده بود تا خود را سپر بلایی برای انقلاب اسلامی كند. سردار شهید یدالله كلهر در هر جایگاه و وضعیتی كه خدمت می‌كرد از تكلیفی كه برای خودش درنظر گرفته بود لحظه‌ای غافل نمی‌شد، چه آن زمان كه در عملیات «طریق‌القدس» با سمت فرمانده گردان وارد عمل شد چه ایام جانشینی تیپ «‌المهدی». چه در عملیات‌های «فتح‌المبین»، «بیت‌المقدس» و «رمضان»، كه به عنوان فرمانده لشكر 27، مسئول محور و در والفجر مقدماتی، جانشین تیپ نبی‌اكرم(ص) بود. عمرش را وقف جهاد فی‌سبیل‌الله كرد و در راه خمینی(ره) كه به تعبیر خودش راه مستقیم الله بود رستگار شد.

شهید یدالله كلهر در سال 1333 در روستای بابا سلمان از توابع شهریار كرج در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. آنگونه كه پدرش روایت می كند: كودك در میان حیاط و زیر آسمان آبی و زلال پا به دنیا گذاشت. پاكی و صفای روح بزرگش از همان موقع احساس می‌شد. زمانی‌كه به‌دنیا آمد، گوشه گوش راستش كمی بریده بود. وقتی كودك را در آغوش پدرم گذاشتم، با دیدن گوش او گفت: این پسر در آینده برای كشورش كاری می‌كند. یا پهلوان می‌شود یا شجاعت و رشادتی ستودنی از خود نشان می‌دهد. یدالله از كودكی بچه‌ای ساكت، مؤدب و بسیار جدی بود. وقتی بزرگ تر شد، خواندن نماز را شروع كرد. از همان كودكی در صف آخر جماعت نماز می‌خواند. ما به‌طور دست‌جمعی با برادرانم زندگی می‌كردیم و یدالله از همه برادرزاده‌هایم قوی‌تر بود؛ اما با تمام قدرت جسمی و نیرومندی، اخلاقی پهلوانی و اسلامی داشت.

شهید كلهر دوران كودكی و دبستان را در زادگاهش پشت سرگذاشت و به دلیل نبود امكانات در روستا، مقطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان را در شهریار گذراند. پس از آن وارد كار آزاد شد و در سال 1351 در كار برق و سیم‌كشی ساختمان وارد شد و در اصفهان در یك پروژه بزرگ برق‌كشی مشغول به كار شد تا اینكه در سال 1353 به خدمت سربازی رفت و دوره آموزش خود را در ارومیه و بقیه سربازی‌اش را در شاهپور تهران می‌گذراند.
پس از بازگشت از سربازی دوباره به كارهای برق و سیم‌كشی ساختمان مشغول شد و مدتی هم به شغل آهنگری و جوشكاری پرداخت و از این راه، امرار معاش می كرد. شروع جرقه‌های انقلاب اسلامی باعث شد تا یدالله وارد عرصه سیاسی شود. به همین دلیل هم جوانان محل را جمع می كرد و ضمن روشنگری برای آنها از اهداف و آرمان های امام خمینی(ره) و انقلاب می گفت. او برای نخستین بار در مسجد «بابا سلمان» تكبیر و شعار مرگ بر شاه سر داد و مردم را به مبارزه علیه رژیم پهلوی ترغیب كرد و به همین سبب هم برای مدتی از طرف پاسگاه شهریار مورد تعقیب قرار گرفت اما از فعالیت های انقلابی دست نكشید و فعالانه در اغلب صحنه‌های انقلاب حضور داشت و در روزهای پیروزی انقلاب برای فعالیت بهتر و بیشتر راهی تهران شد. به همین دلیل هم در تصرف پادگان «باغشاه» سابق (میدان حُر كنونی) شجاعت های بی نظیر از خود نشان داد و یك بار هم هدف اصابت گلوله قرار گرفت و مجروح شد.

شهید یدالله كلهر پس از پیروزی انقلاب اسلامی فعالانه در مسایل انتظامی و امنیتی در كرج فعالیت كرد و در تشكیل پایگاه های دفاعی و كمیته های انقلاب اسلامی در مساجد برای حراست از دستاوردهای نظام نوپای انقلاب اسلامی نقش رهبری برعهده گرفت تا اینكه در شهریور سال 1358 با تشكیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در كرج به عضویت این نهاد انقلابی درآمد و به عنوان جانشین عملیات سپاه كرج مشغول به خدمت شد. در سال 1359 ازدواج كرد و ثمره این ازدواج یك فرزند دختر بود.

هنگامی كه مناطق غرب كشور با اعمال تروریستی گروهك های ضد انقلاب مواجه شد، كلهر سرپرستی نخستین گروه اعزامی از سپاه كرج را بر عهده گرفت و برای آزادسازی سنندج كوشید و با وجود آن كه نیروهای تحت فرماندهی او پس از پایان ماموریت به كرج بازگشتند در منطقه باقی ماند و به فرماندهی عملیات تكاب منصوب شد.

آغاز جنگ تحمیلی باعث شد تا كلهر پس از بازگشت به كرج به جنوب عزیمت كند. در همان روزهای نخست جنگ، جبهه «فیاضیه» در آبادان را تشكیل داد و مدت ها به عنوان فرمانده محور جبهه فیاضیه مشغول به خدمت شد.

شهید كلهر در عملیات «طریق القدس» با عنوان فرمانده گردان وارد عمل شد و در تشكیل «تیپ المهدی» نقش اساسی داشت. فرماندهان كه به توانمندی نظامی و لیاقت كلهر ایمان داشتند و از استعداد او در ایفای مسوولیت‌های مختلف آگاه بودند، او را به‌عنوان جانشین فرماندهی «تیپ المهدی» انتخاب كردند.
این سرباز رشید اسلام در عملیات فتح المبین، بیت المقدس و رمضان به عنوان فرمانده لشكر 27، مسوول محور و در والفجر مقدماتی، جانشین تیپ نبی اكرم(ص) مشغول به خدمت شد.
در سال 1361 یك دوره فشرده تخریب و مربیگری را در پادگان امام حسین(ع) گذراند و در اردیبهشت سال 1363 به سوریه و لبنان رفت و جبهه‌های مختلف لبنان از جمله بلندی‌های جولان را بازدید كرد و مجدداً به جبهه های جنگ اعزام شد و در عملیات «والفجر 8» به‌ عنوان فرمانده به ایفای نقش پرداخت كه در این عملیات به‌سختی مجروح و حدود یك سال در بیمارستان بستری شد اما هنوز بهبود نیافته بود كه به جبهه بازگشت و در عملیات «كربلای 4» و «كربلای 5» شركت كرد.
این سرباز سرافراز وطن كه قائم مقام لشكر 10 سیدالشهدا بود در نخستین روز بهمن ماه سال 1365 در عملیات «كربلای 5» در منطقه شلمچه درحالی كه برای شركت در جلسه عازم پشت جبهه بود، بر اثر اصابت تركش به سرش به شهادت رسید.

سردار حاج علی فضلی فرمانده لشكر 10 سیدالشهدا می گوید: مرحله سوم عملیات كربلای 5 بود و ما ماموریت داشتیم كه از نهر جاسم به طرف دژی كه به جزیره صالحیه منتهی می‌شد، عملیات كنیم. دشمن فشار زیادی می آورد و گردان‌های ما هم جانانه در خط می‌جنگیدند. شهید كلهر برای تقویت روحیه بچه ها و هدایت عملیات از ما جدا شد. من خیلی نگران حاج كلهر بودم تا اینكه دو یا سه ساعت بعد تماس گرفتند كه حاج یدالله هم به سختی مجروح شده. بنده بلافاصله بعد از شنیدن خبر مجروحیت ایشان از شهید نورعلی شوشتری اجازه گرفتم و به جاده آمدم تا وقت عبور دادن حاج ‌یدالله از شهرك دوئیجی ایشان را ببینم. اما ظاهراً قبل از رسیدن من از آن‌جا عبور كرده بودند. بعد خبر رسید كه ایشان را به بیمارستان صحرایی منتقل كردند و چون حالش وخیم بود، از آن‌جا به بیمارستان شهید بقایی انتقال‌ دادند. فكر می‌كنم، حدود 24 ساعتی را شهید كلهر در بیمارستان مقاومت كرد، چون از بنیه‌ فیزیكی بسیار خوبی برخوردار بود. از طرفی پزشكان همه‌ سعی و تلاش خودشان را انجام دادند، اما با همه‌ این اوصاف ایشان به‌حالت عادی برنگشت و همان تركش كوچك باعث مرگ مغزی و نهایتاً شهادتش شد.
از ویژگی های آشكار شهید یدالله كلهر در دوران جوانی، كمك به مردم محروم و مستعضف و دستگیری از افراد محروم و كم تر برخوردار جامعه بود.رفتاری بزرگ منشانه داشت و مردانگی و شجاعت با جانش آمیخته بود به طوری وضعیت سخت زندگی در روستا و دیدن فقر و تنگدستی مردم، آتش عشق به برقراری عدالت و مبارزه را در درون او شعله ور می كرد، به همین علت در نخستین طلیعه حركت های انقلابی، به صف انقلابیون پیوست و با گروهی از جوانان در تصرف پادگان «باغشاه» سابق (میدان حُر كنونی) شجاعت های بی نظیر از خود به یادگار گذاشت.
این شهید سرافراز سپاه اسلام در طول جنگ، چند بار مجروح شد و آخرین جراحتش به اندازه ای شدید بود كه درمان آن یك سال طول كشید..صلابت، شهامت، صبر و توكل او بر خدا و حضور او در میادین مختلف از همان دوران جوانی از او فرماندهی لایق ساخته بود به طوری كه شجاعت در ذات او بود.
علمدار رشید لشكر سیدالشهدا(ع) بود و عمرش در جهاد فی سبیل الله طی می شد، ضربت ها را به جان می خرید تا انقلاب اسلامی، آرمان های مقدس امام و شهدا آسیب نبیند.
شهید كلهر كمتر حرف می زد، اما هرگاه لب به سخن می گشود، درك عمیقش از مسائل و فكر بلند او در بررسی و تحلیل قضایا در لابه لای جمله های كوتاهش آشكار می شد.

كتاب «مردی از جنس علی» سرگذشت سردار شهید «حاج یدالله كلهر» كه به كوشش بنیاد شهید و امورایثارگران شهرستان شهریار به قلم «داریوش ذوالنوریان» پرداخته است. كه انتشارات «راز نهان» آن را در نوبت اول 1000 نسخه در قطع رقعی به چاپ رسانده است. و لیتوگرافی و چاپ از «انتشارات طیف نگار (دیدآور)» می باشند. این كتاب در سال 1395به چاپ رسیده است.
نویسنده در این كتاب شش فصل را به رشته تحریر درآورده است كه در فصل اول سال تولد و زمان، در فصل دوم روزهای سربازی و در فصل سوم وصیت نامه شهید و در فصل چهارم روزهای شیرین پیروزی و در فصل پنجم پرواز از شلمچه و در فصل ششم تصاویر شهید را مدون و به چاپ رسانده است.
حاج‌محمود تنها همرزم شهید كلهر می گوید : من یك خاطره از شهید كلهر دارم كه هر وقت به آن فكر می‌كنم نمی‌توانم هضمش كنم. حدود سال 62 خدا به كلهر یك دختر به نام مریم داد. حاج یدالله فقط برای یك شب به خانه برگشت و روز بعد به من گفت: محمود می‌خواهی با من بیایی و به فلان پایگاه سربزنیم. گفتم: تا برویم آنجا و كارمان تمام بشود چقدر طول می‌كشد؟ گفت: دو روز. گفتم: مرد حسابی تو تازه صاحب فرزند شده‌ای، فقط یك شب خانه‌ات می‌مانی. حداقل چند روز بمان بعد برو. گفت: اتفاقاً به خاطر همین بچه می‌خواهم بروم. می‌ترسم بمانم این بچه حالم را خراب كند و دیگر نگذارد به جبهه برگردم. در واقع نمی‌خواست مهر اولاد برایش وابستگی ایجاد كند. من آن موقع خوب حرف حاج یدالله را متوجه نشدم. الان هم درست نمی‌توانم بفهمم این‌ها چطور آدمی بودند و چه روح بزرگی داشتند.
لازم به ذكر است ،برنامه حكایت جاودانگی كاری گروه اطلاع رسانی و محافل رادیو قرآن به تهیه كنندگی سمیرا قنبری، گویندگی یاسر دعاگو ، روایتگری فضه سادات حسینی می باشد كه پنجشنبه ها ساعت 16:30 به مدت 25 دقیقه از رادیو قرآن پخش می شود.
مخاطبان در سرتاسر دنیا می توانند از طریق وب سایتWWW.radioquran.IR از پخش زنده شبكه استفاده و در جریان آخرین خبرهای رادیو قرآن قرار بگیرند.
از طریق موج اف.ام ردیف 100 مگاهرتز شنونده ما باشید.

📻 fm 100 mhz

آدرس صفحات رادیو قرآن در فضای مجازی:

🌐 www.radioquran.ir

instagram.com/radioquran_ir 🆔

http://sapp.ir/radioquran 🆔

https://www.aparat.com/radioquran.ir 🆔

راه های ارتباطی ما:

📩 30000100

☎️ 02122051632_02122043017

دسترسی سریع