برنامه "حكایت جاودانگی" پنجشنبه 8 مهر ماه ، به زندگینامه عارف شهید " احمدعلی نیری " خواهد پرداخت.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رادیو قرآن، حكایت جاودانگی با موضوع گرامیداشت یاد و خاطره شهدای هشت سال دفاع مقدس، شهدای تفحص و شهدای مدافع حرم و نگاهی به سیره قرآنی آن عزیزان از رادیو قرآن پخش می شود.
معرفی كتاب، گزید ه ای از وصیتنامه شهید و فرازهای قرآنی آن، خاطرات شهید از زبان همسر، روایت گوشه ای از زندگی شهید با صدای وی و خانواده، پخش گوشه ای از فیلم، كلیپ و یا سریالی كه با محوریت زندگی شهید مورد نظر ساخته شده و گزارش مردمی از بخش های مختلف این برنامه مستد-تركیبی است.
بر اساس این گزارش حكایت جاودانگی در برنامه روز پنجشنبه 15 مهر ماه به زندگینامهعارف شهید" احمدعلی نیری" خواهد پرداخت.
شهید احمدعلی نیّری در سال 1345 و در روستای «آینهورزان» دماوند به دنیا آمد. خانوادهاش در كودكی او به تهران مهاجرت كردند و در محله مولوی ساكن شدند. از همان زمان كودكی پای او به مسجد امینالدوله كه آیتالله حقشناس امام جماعتش بود، باز شد.
شهید نیری یكی ازشاگردان خاص آیتالله حق شناس بود و سیر و سلوك معنوی را از 10 سالگی و در محضر ایشان آغاز كرد. مسیری كه در موقع شهادتش در حالی كه تنها 19 سال سن داشت، از او یك عارف واصل ساخته بود. یك بار حضرت آیتالله حقشناس نماز خواندن ایشان را میبیند. آن موقع احمدعلی در سنین نوجوانی بود. بعد به حجتالاسلام حاج حسین نیری (برادر احمد) میگوید: من به حال و روز این جوان غبطه میخورم. آیتالله حقشناس شب قبل از خاكسپاری این شهید بزرگوار در قطعه 24 بهشت زهرا-سلامالله علیها- وقتی به همراه چند نفر از دوستان به منزل این شهید رفته بودند، خطاب به برادرش گفتند: من یك نیمه شب زودتر از ساعت نماز راهی مسجد شدم . به جز بنده و خادم مسجد، این شهید بزرگوار هم كلید مسجد را داشت. به محض اینكه در را باز كردم دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است. دیدم كه یك جوانی در حال سجده است؛ اما نه روی زمین! بلكه بین زمین وآسمان مشغول تسبیح حضرت حق است. جلوتر كه رفتم دیدم احمدآقا است. بعد كه نمازش تمام شد پیش من آمد وگفت تا زندهام به كسی حرفی نزنید...
از عفاف چشم به این مقام رسید...
شهید «احمدعلی نیری» در 19 سالگی در تاریخ 27 بهمن سال 1364 در عملیات والفجر 8 در اروندرود به فیض شهادت نائل آمد . كتابی از خاطرات این شهید بزرگوار با نام عارفانه به همت نشر شهید «ابراهیم هادی» منتشر شده است.
كتاب "عارفانه" دربردارنده زندگینامه و خاطرات عارف شهید "احمدعلی نیری" است. در این كتاب مادر، دوستان، استادان و شاگردان این شهید بزرگوار به خاطره گویی از ایشان پرداخته و از خصوصیات نیك شهید نیری سخن گفته اند.
بارزترین صفت عارف شهید احمدعلی نیری ادب و مهربانی و تواضع بود. هیچ كس از احمد آقا بیادبی ندیده بود. احترام و تواضع و مهربانی ایشان زبانزد بچّههای مسجد بود.
شهید نیری همهی بچّهها را مؤدبانه صدا میكرد. هیچ كس در حضور او كوچك نمیشد. ممكن نبود با كسی به خصوص نوجوانان با خشونت برخورد كند. بزرگترین عامل جذب ایشان هم همین ادب و مهربانی ایشان بود. ایشان در مقابل همهی تازهواردها از جا بلند میشد و احترام میكرد. برای تشویق بچّهها به آنها هدیه میداد كه بیشتر هدایای ایشان كتاب بود.
هرگز ندیدیم كه در امور معنوی و دینی كسی را مجبور كند، بلكه آنقدر عاشقانه از زیباییهای اعمال دینی میگفت تا همه به آن گفتهها رفتار كنند. اگر موضوع خندهداری گفته میشد، مانند همه میخندید؛ امّا در مقابل معصیت و گناه واكنش نشان میداد. همه میدانستند كه اگر در مقابل احمد آقا غیبت كسی را انجام دهند، با آنها برخورد خواهد كرد.
در كنار این موارد باید ادب در مقابل قرآن و اهل بیت (علیهما السّلام) را اضافه كرد. احمد آقا بسیار اهل توسل بود. دربارهی قرآن هم هر روز خواندنِ با دقّتِ قرآن را فراموش نمیكرد. ایشان در وصیتنامهی خود نیز به قرآن سفارش كرده است.
شهید احمدعلی نیری تأكید فراوانی بر نظارت بر اعمال خود داشت. از همان زمان كودكی به حقالناس و نماز اول وقت بسیار حساس بود. در مقابل معصیت و گناه واكنش نشان میداد. همه میدانستند كه اگر در مقابل او غیبت كسی را بكنند با آنها برخورد سختی خواهد كرد.
یكی از دوستان شهید احمد علی نیری خاطره ای از او نقل می كند :
یك روز بهش گفتم من نمیدانم چرا توی این چند سال اخیر شما در معنویات رشد كردی .
می خواست بحث را عوض كنداما سوالم را تكرار كردم . گفتم حتما علتی داره.گفت اگه طاقتش رو داری بشین تا برات بگم.
یه روز با رفقای محل وبچه های مسجد رفته بودیم دماوند. همه مشغول بازی بودند یكی از بزرگترها گفت احمد آقا برو كتری روآب كن بیار…
منم راه افتادم راه زیاد بود كم كم صدای آب به گوش رسید.از بین بوته ها به رودخانه نزدیك شدم.تا چشمم به رودخانه افتاد یه دفعه سرم را انداختم پایین و همان جا نشستم بدنم شروع كرد به لرزیدن نمیدانستم چه كار كنم .
همان جا پشت درخت مخفی شدم …می توانستم به راحتی گناه بزرگی انجام دهم.
پشت آن درخت وكنار رودخانه چندین دخترجوان مشغول شنا بودند.. .همان جا خدا را صدا زدم و گفتم خدایا كمك كن.
خدایا الان شیطان به شدت من را وسوسه میكند كه من نگاه كنم هیچ كس هم متوجه نمی شوداما خدایا من به خاطر تو ازین گناه می گذرم.
كتری خالی را برداشتم از جایی دیگر آب تهیه كردم ورفتم پیش بچه ها ومشغول درست كردن آتش شدم
به سختی آتش را آماده كردم و خیلی دود توی چشمم رفت و اشكم جاری بودیادم افتاد حاج آقا گفته بود هركس برای خداگریه كند خداوند او را خیلی دوست خواهد
داشت . گفتم ازین به بعد برای خدا گریه میكنم حالم منقلب بود و از آن امتحان سخت كنار رودخانه هنوز دگرگون بودم.
اشك میریختم ومناجات می كردم خیلی باتوجه گفتم یا الله یا الله… به محض تكرار این عبارات صدایی شنیدم كه از همه طرف شنیده میشد به اطرافم نگاه كردم صدا از همه سنگریزه های بیابان و درختها و كوه می آمد!!! همه می گفتند سبوح القدوس و ربنا الملائكه والروح…
از آن موقع كم كم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد…”
******
یكی از دوستان شهید نیری كه شاهد لحظات شهادت ایشان در عملیات بود چنین نقل میكند: «در لحظه شهادت تركشی به پهلویش اصابت كرد. وقتی به زمین افتاد از ما خواست او را بلند كنیم. وقتی روی پاهایش ایستاد رو به سمت كربلا دستش را به سینه نهاد و آخرین كلام را بر زبان جاری كرد «السلام علیك یا ابا عبدالله». احمدعلی موقع خاكسپاری با اینكه شش روز از شهادتش میگذشت ولی دستش هنوز به نشانه ادب بر سینهاش قرار داشت.»
لازم به ذكر است ،برنامه حكایت جاودانگی كاری گروه اطلاع رسانی و محافل رادیو قرآن به تهیه كنندگی سمیرا قنبری، گویندگی یاسر دعاگو ، روایتگری فضه سادات حسینی می باشد كه پنجشنبه ها ساعت 16:30 به مدت 25 دقیقه از رادیو قرآن پخش می شود.
مخاطبان در سرتاسر دنیا می توانند از طریق وب سایتWWW.radioquran.IR از پخش زنده شبكه استفاده و در جریان آخرین خبرهای رادیو قرآن قرار بگیرند.
از طریق موج اف.ام ردیف 100 مگاهرتز شنونده ما باشید.
📻 fm 100 mhz
آدرس صفحات رادیو قرآن در فضای مجازی:
🌐 www.radioquran.ir
instagram.com/radioquran_ir 🆔
http://sapp.ir/radioquran 🆔
https://www.aparat.com/radioquran.ir 🆔
راه های ارتباطی ما:
📩 30000100
☎️ 02122051632_02122043017