شهید«مهدی خندان»، شهید روز اربعین

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رادیو قرآن، برنامه ی حكایت جاودانگی با موضوع گرامیداشت یاد و خاطره شهدای هشت سال دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم و نگاهی به سیره قرآنی آن عزیزان هر هفته از رادیو قرآن پخش می شود.
معرفی كتاب، گزیده ای از وصیت نامه شهید و فرازهای قرآنی آن، خاطرات شهید از زبان همسر، روایت گوشه ای از زندگی شهید با صدای وی و خانواده، پخش گوشه ای از فیلم، كلیپ و یا سریالی كه با محوریت زندگی شهید مورد نظر ساخته شده و گزارش مردمی از بخش های مختلف این برنامه مستد - تركیبی است.
برنامه حكایت جاودانگی در برنامه روز پنج شنبه 17 شهریور ماه به شرح زندگینامه شهید «مهدی خندان» از شهدای روز اربعین حسینی خواهد پرداخت.
شهید مهدی خندان در تیرماه سال 1340 مصادف با روز عاشورا در تهران (روستای لواسانات) در خانواده ای متدین چشم به جهان گشود.

مهدی در خانواده ای متولد شد كه مادر، مدرس قرآن و پدرش كارگری رنج كشیده بود. وی با آمدنش شور و نشاط و بركت خاصی به خانه امامقلی خندان هدیه آورد....

شهید خندان پس از گذراندن دوران طفولیت در مهرماه سال 1347 به دبستان رفت، دوره ابتدایی را در سال 1352 به پایان برد و برای ادامه تحصیلات وارد مدرسه ی راهنمایی (نارون) شد.

مهدی در كنار تحصیل به كار نیز اشتغال داشت و كمك خرج و نان آور خانواده بود. این تربیت دو بعدی - تحصیل توام با كار - از او نوجوانی پخته و متكی به نفس ساخته بود.

در پایان خرداد ماه سال 1355 ، مهدی دوره تحصیلات راهنمایی را پشت سر گذاشته و اكنون آماده بود تا وارد دبیرستان شود. وی می خواست تحصیلات خود را در رشته ی مكانیك ادامه دهد، اما نزدیكترین هنرستان صنعتی با روستایشان كیلومتر ها فاصله داشت . از طرفی فقر مالی خانواده به او اجازه نمی داد كه خانه ای در شهر اجاره كند.

اما خانواده صبور و فداكار مهدی تمام تلاش خود را به كار بستند تا مهدی از ادامه ی تحصیل باز نماند. پدر بزرگوار مهدی آستین همت بالا زد و ایشان را در هنرستان صنعتی دكتر احمد ناصری واقع در خیابان اختیاریه تهران نام نویسی كرد.
در این میان مهدی شانزده ساله با بینش و درك خوبی كه از اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه داشت ، سعی می كرد خودش را در جریان این رود خروشان قرار دهد.شركت در راهپیمایی ها از جمله فعالیتهای مهدی در آن ایام بود.
سرانجام زمستان سرد وطن درعصر آفتابی روز22 بهمن جای خود را به بهار آزادی سپرد و رژیم شاهنشاهی سرنگون شد.
مهدی در جریان برگزاری همه پرسی سراسری جهت تعیین نظام سیاسی آینده كشور، دوشادوش هموطنان خود فعالانه شركت كرد.
در تابستان سال 1358 به دنبال تشكیل(حزب جمهوری اسلامی) توسط بزرگانی همچون: آیت الله دكتر بهشتی، آبت الله خامنه ای، آیت الله باهنر و ... ، با هدف پیوستن به یك تشكل سیاسی مذهبی وفادار به حضرت امام خمینی (ره) به عضویت واحد دانش آموزی شعبه شمیرانات حزب در آمد.

مهدی هجده ساله تا جایی كه بضاعت مالی اش اجازه می داد، آثار مفید نویسندگان و اندیشمندان مذهبی و انقلابی كشور را خریداری و آن ها را در سطح منطقه لواسانات ، بین علاقمندان توزیع می كرد.
به همت فعالیتهای فرهنگی بی وقفه مهدی، خیلی زود شماری از جوانان روستا هم با او دست همراهی دادند و حاصل تلاشهایشان به ایجاد كتابخانه ای نسبتا مجهز با تعداد فراوانی از آثار علمی، ادبی، مذهبی، و هنری ارزشمند منتهی شد، كتابخانه ی بسیج روستای صبور بزرگ.
فصل گشایش مدارس، بار دیگر مهدی راه تهران را در پیش گرفت. سال تحصیلی جدید (59-1358) در شرف آغاز بود و فرزند برومند خانواده خندان آخرین پایه ی تحصیلی خود را در پیش رو داشت. اما مانع از آن نشد كه در فعالیت برای آباد سازی لواسانات سهم خود را ایفا كند.

از اواسط بهار سال 1359 مهدی وارد جهاد سازندگی لواسانات شد. تلاش های بی وقفه ی او و دیگر جهادگران زحمتكش ، منجر به آن شد كه روستای صبور بزرگ از نعمت آب شرب لوله كشی برخوردار شود. سپس برای رفع كمبود آب در نارون یك دهنه ی چاه عمیق حفر كرد و سرانجام با همكاری یارانش در جهاد سازندگی موفق شد تا حمام قدیمی روستا را هم بازسازی كند.
فعالیتهای عمرانی مهدی فقط منحصر به روستای صبوربزرگ نبود. عملكرد وی در جهاد ، بیانگر این موضوع بود كه او همیشه به فكر كمك رسانی به مجروحین روستایی است . در كنار این فعالیتهای فرهنگی و عمرانی، مهدی با تلاش مضاعف موفق شد در پایان سال تحصیلی(59-58) از هنرستان صنعتی دكتر ناصری ، دیپلم خود را در رشته ی اتومكانیك بگیرد.
با آغاز جنگ تحمیلی، مهدی دوره ی آموزشی خود را در همان ماه های اول شروع جنگ در بسیج به اتمام رساند. ابتدا قصد داشت برای مبارزه با ضد انقلابیون به كردستان برود، اما با ادامه تجاوز رژیم بعث قرار شد او و دوستان هم دوره اش را به یكی از جبهه های جنوب اعزام كنند.
در تاریخ 15/10/1359 كه همه چیز برای اجرای عملیات نصر فراهم شده بود مهدی به همراه چندی از همرزم هایش به قلب مواضع دشمن هجوم بردند و جنگ نابرابری را آغاز كردند. جنگ گوشت و پوست با تانك و زره اما در این مبارزه تعدادی اسیر شده و تعدادی مظلومانه به شهادت رسیدند. اما مهدی به طرز معجزه آسایی از این معركه جان سالم بدر برد.
پس از عملیات نصر و شهادت جمع كثیری از همرزم های مهدی در كربلای خونین هویزه، روز بیست و چهارم اسفند ماه سال 1359، وی و چند تن از همرزم هایش به تهران حركت كردند و دو روز بعد از آن به سپاه انقلاب پیوست.
شهید خندان ، پس از طی مراحل پذیرش در سپاه منطقه 10 تهران، روز 31 فروردین ماه سال 1360 برای طی دوره ی آموزشی ویژه سپاهیان پاسدار، به پادگان امام حسین (ع) اعزام شد.
روز بیست و دوم خرداد ماه سال 1360 برای آغاز خدمت رسمی اش در سپاه خود را به پادگان ولی عصر(عج) سپاه منطقه 10 تهران معرفی كرد و به واحد عملیات سپاه ملحق شد. این واحد در آن ایام با تشكیل واحدهای ضد تروریستی ویژه موسوم به گشت سیار ثارالله و گشت سیار القارعه به مقابله با تحركات تروریستی گروهك منافقین و همگرایان چپ و ملی- مذهبی نمای آنان برخواست.
مهدی پس از گذشت 2ماه از حضور در سپاه با تلاش فراوان توانست رضایت مسئولین را جهت اعزام به جبهه غرب بگیرد. وی ششم شهریور ماه سال 1360 ، به همراه نیروهای گردان 8 سپاه تهران رهسپار جبهه ی سرپل ذهاب شد.
ایشان طی حكمی از جانب شهید محسن حاجی بابا فرمانده سپاه سرپل ذهاب ، رسماً به عنوان فرمانده سپاه ریجاب و دالاهو منصوب شد.
حوزه استحفاظی این سپاه ، منطقه وسیعی را شامل می شد، یعنی در شمال دشت ذهاب ، ارتفاع گاومیشان و رو به سمت كوه بمو. مهدی پس از تحقیق و تفحص دقیق ساختار جمعیتی منطقه ریجاب ، دریافت كه با مردم آن خطه ی آشوب زده می شودكنار آمد. در وهله نخست، برنامه اعتمادسازی را با كار بر روی طایفه (قلخانی) شروع كرد. قلخانی ها اكثریت اهالی منطقه را شامل می شدند كه تحت تاثیر خوانین سلطنت طلب تحت الحمایه رژیم بعث ، از قبیل (سردار جاف) و برای تامین معیشت زنان و كودكانشان ، به ضد انقلابیون متكی شده بودند.
ظرف كمتر از دو ماه ، مهدی موفق شد از بین همان تفنگچی های نادمی كه به ایشان امان نامه داده بودند، واحدهای رزمی عشایری بسیار كارآمدی را تشكیل بدهد . با استفاده از آن ها امنیت را به منطقه بازگرداند.

با آغاز عملیات مطلع الفجر در منطقه عملیاتی گیلان غرب ، روز 21 آذرماه سال 1360 در منطقه ی عملیاتی ریجاب غرب و ارتفاعات گاری، مهدی خندان نخستین نبردی را كه از مرحله شناسایی و طرح ریزی تا پایان مراحل تصویب آن شخصاً عهده دار بود، آغاز كرد.
عملیات امیر المومنین «ع» با رمز زیارت نجف، شروع شد. عرصه عملیات، منطقه ی محمودی شمال دشت ذهاب و غرب جوانمرود بود. سپاه ریجاب ، به فرماندهی مهدی خندان و سپاه جوانرود محور دالاهو به فرماندهی برادر طهماسبی، ضمن حركتی هماهنگ، در مساحتی 100 كیلومتری وارد عمل شدند.

در این نبرد كه هفت شبانه روز بی وقفه ادامه داشت، 500 تن از قوای دشمن كشته و صدها تن نیز مجروح و مفقود شدند. مهدی در این نبرد بسیار خوب درخشید و جایگاه خود را به عنوان یكی از فرماندهان عملیاتی زبده ی سپاه در جبهه ی غرب، تثبیت كرد.


در اواسط آذرماه سال 1361 حاج محمد ابراهیم همت رسماً از مهدی خندان درخواست كرد تا به لشگر 27 محمد رسول الله ملحق شود.
سرانجام اوایل دی ماه سال 61 روز عزیمت مهدی خندان از خطه ی ریجاب فرا رسید. مردم منطقه با قلب هایی به درد آمده مهدی را بدرقه می كردند، اما هنوز در ریجاب هستند مادرانی كه قصه ی مهربانی های جوان سبزه روی و سبز پوشی به نام مهدی خندان را هر شبانگاهان در گوش كودكانشان نجوا می كنند. حاج همت فرمانده بسیجی را به دست فرمانده ای لایق سپرد تا از او درس عشق و ایثار بگیرند و در تیرماه سال 62 به دستور حاج همت جانشینی تیپ یكم عمار لشگر 27 به مهدی محول شد.
در این زمان بود كه مهدی به سنت پیامبر اكرم (ص) جامه ی عمل پوشاند و پای سفره ی عقد نشست.


سرانجام در بیست و هشتم آذرماه سال 62 در منطقه ی پنجوین هنگام عمیات والفجر 4 در اثر اصابت تیربار به آرزوی دیرینه خویش نائل آمد و عاشقانه را هی دیار عشق شد و شهد شهادت نوشید.
بعد از گذشت چندین سال (حدود 10 سال ) پیكر پاك و مطهر شهید رجعت نمود و در گلزار شهدا لواسانات به خاك سپرده شد تا مزارش سكینه ای باشد برای دل بی قرار مادر چشم انتظارش.

فعالیتهای مهم عبادی و معنوی:
شهید خندان به پرداخت خمس و زكات اهمیت زیادی قائل بودند و همچنین ایشان قاری قرآن و مداح اهل بیت (ع) بودند.

فعالیتهای مهم سیاسی و اجتماعی:
شهید خندان هیچ وقت خانواده را از فعالیتهای سیاسی ، اجتماعی خویش مطلع نمی كردند.

فعالیتهای مهم علمی ، فرهنگی و هنری:
شهید خندان علاقه وافری به مطالعه ی كتب مذهبی از جمله نهج البلاغه و كتب شهید مطهری را داشتند.
ایشان مداح اهل بیت به خصوص سالار شهیدان حسین بن علی (ع) بودند.

ویژگیهای بارز اخلاقی:
شهید خندان به یتمیان اهمیت زیادی می داند و بی نهایت خوش رو ، خوش خلق، با گذشت، مهربان، خیر و دلسوز ، دلاور با ایمان و صبور بودند.

فرازهایی از وصیت نامه:
قطره باشید در سیل خروشان و شفاف انقلاب اسلامی و نه ریزه سنگ سردرگم و خاروخس شناور.
خمینی حجت و دست هدایت خداست، پس وای بر ما اگر اطاعتش نكنیم.
لازم به ذكر است ،برنامه حكایت جاودانگی كاری گروه اطلاع رسانی و محافل رادیو قرآن به تهیه كنندگی سمیرا قنبری، گویندگی علیرضا كریمی و گزارشگری شاهچراغ می باشد كه پنجشنبه ها ساعت 16:30 به مدت 25 دقیقه از رادیو قرآن پخش می شود.
مخاطبان در سرتاسر دنیا می توانند از طریق وب سایتWWW.radioquran.IR از پخش زنده شبكه استفاده و در جریان آخرین خبرهای رادیو قرآن قرار بگیرند.
از طریق موج اف.ام ردیف 100 مگاهرتز شنونده ما باشید.


📻 fm 100 mhz

آدرس صفحات رادیو قرآن در فضای مجازی:

🌐 www.radioquran.ir

instagram.com/radioquran_ir 🆔

instagram.com/tasnim.quran.ir🆔

instagram.com/jashnvareh100🆔

http://sapp.ir/radioquran 🆔

https://www.aparat.com/radioquran.ir 🆔

راه های ارتباطی ما:

📩 30000100

☎️ 02122051632_02122043017

تلفن گویا:

☎️ 02127860100