گرامیداشت سالروز شهادت طیب حاج رضایی حر انقلاب در برنامه والعصر 11 آبان 1400
گرامیداشت سالروز شهادت طیب حاج رضایی حر انقلاب در برنامه والعصر 11 آبان 1400 : 11 آبان سال 1342 شمسی «طیب حاج رضایی» جلوی جوخه آتش قرار گرفت و نامدار شد؛ مردی كه روزگاری طرفدار پهلویها بود پیش از تیرباران برای امام خمینی (ره) پیغام فرستاد كه: «خیلیها شما را دیدند و خریدند، ما شما را ندیده خریدیم». لوطی بود و لوطیگری داشت و دعواكار هم بود و حرفش را باید همه میخواندند و از لوطیهای مشهور هیچ كم نداشت و البته خصلتهای اضافهای هم داشت كه همانها نجاتش داد. میگفت: «من زندگیام و پولی را كه بهدست میآورم دو قسمت میكنم؛ یك قسمت آن را خرج خودم میكنم و قسمت دیگر را خرج امام حسین (ع). حالا یا برای او عزاداری میكنم یا به راه او خرج میدهم» و میگفت: «ما در قانون مشتیگری، با بچههای حضرت زهرا (س) درنمیافتیم. من این سید را نمیشناسم؛ اما با او در نمیافتم».منظورش از این سید، امام خمینی (ره) بود. ماجرا از آنجا شروع شد كه امام خمینی (ره) 13 خرداد سال 1342 كه عاشورا بود در مدرسه فیضیه قم بر ستم رژیم پهلوی شمشیر كشید؛ «شما انقلاب سفید به پا كردید؟ كدام انقلاب سفید را كردی آقا؟ چرا این قدر مردم را اغفال میكنید؟... واللّه، اسرائیل به درد تو نمیخورد، قرآن به درد تو میخورد. امروز به من اطلاع دادند كه بعضی از اهل منبر را بردهاند در سازمان امنیت و گفتهاند شما سه چیز را كار نداشته باشید، دیگر هر چه میخواهید بگویید؛ یكی شاه را كار نداشته باشید، یكی هم اسراییل را كار نداشته باشید، یكی هم نگویید دین در خطر است. این سه تا امر را كار نداشته باشید، هر چه میخواهید بگویید. خوب، اگر این سه تا امر را ما كنار بگذاریم، دیگر چه بگوییم؟! ما هر چه گرفتاری داریم از این سه تاست، تمام گرفتاری ما آقا، اینها خودشان میگویند، من كه نمیگویم، به هر كه مراجعه میكنی، میگوید: شاه گفته؛ شاه گفته مدرسه فیضیه را خراب كنید؛ شاه گفته اینها را بكشید».
نتیجه هم معلوم است. اولین ساعات بامداد 15 خرداد ماموران خانه امام (ره) را محاصره كردند و ایشان دستگیر شدند و بلوا شد.طیب پس از تیرباران هم لوطیگریاش را به رخ كشید و وصیت كرده بود كه هر كسی پس از فوتش ادعای طلبداشتن پول از وی داشت، باید به او پرداخته شود و هر كسی از بدهكاران اگر بدهی خودش را پرداخت نكرد، او از طلب خود گذشته است. 16 خرداد طیب را به همراه حدود 400 نفر دیگر دستگیر كردند و عاقبت، طیب به همراه رفیق قدیمیاش حاج «اسماعیل رضایی» به جرم «فعالیت محرمانه و خیانتكارانه بهمنظور برهم زدن نظم و امنیت عمومی» به تیرباران محكوم شدند. یك روایت هم هست به این شرح: «طیب در تمام طول 5 ماه زندان خود تحت فشار و شكنجه بوده تا اعتراف كند از امام (ره) و عوامل خارجی پول دریافت كرده تا كشور را به آشوب بكشد. موضوعی كه او زیر بار آن نمیرود. راویان حتی به نقل از طیب آوردهاند كه: من در زندگی خلافهای زیادی كردهام، ولی هرگز حاضر نیستم به خاطر چند صباحی بیشتر زیستن به مرجع تقلیدی دروغ ببندم». و همانموقع هم گفته بود كه با بچههای زهرا (س) در نمیافتد و پیش از آنكه جلوی جوخه تیرباران قرار گیرد، به یكی از زندانیان گفته بود سلامش را به خمینی (ره) برساند و بگوید كه ندیده خریدار اوست.