خطبههای نماز جمعه تهران جمعه 27 دی ماه/ مصلی امام خمینی(ره)
* خطبهی اوّل
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین نحمده و نستعینه و نستغفره و نتوكّل علیه و نصلّى و نسلّم على حبیبه و نجیبه و خیرته فى خلقه حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته بشیر نعمته و نذیر نقمته سیّدنا و نبیّنا ابىالقاسم المصطفی محمّد و على آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین سیّما بقیّةالله فى الارضین و صلّ الله على ائمّة المؤمنین و هداة المستضعفین و حماة المؤمنین.
همهی برادران عزیز را و خودم را دعوت میكنم و توصیه میكنم به رعایت تقوای الهی. اگر نصرت الهی را میخواهیم در تقوا است؛ اگر توفیقات الهی را میخواهیم، هدایت الهی را میخواهیم در تقوا است؛ اگر فرج و گشایش در مسائل شخصی و اجتماعی را میخواهیم در تقوا است؛ همه باید كوشش كنیم كه تقوای الهی را معیار كار خودمان قرار بدهیم. در نماز جمعه آنچه مهم است، توصیهی به تقوا است؛ خود این حقیر بیشتر از شما محتاج این توصیه هستم و امیدواریم خدای متعال توفیق بدهد بتوانیم هر كدام به حدّ وسع خودمان تقوای الهی را رعایت كنیم.
یك آیهی پُر مغز و پُر مضمونی -مثل بقیّهی آیات قرآن- در سورهی ابراهیم هست. امروز بحث من پیرامون این آیه و آیات بعد از این آیه است. میفرماید كه وَ لَقَد أَرسَلنا موسىٰ بِآیاتِنا أَن أَخرِج قَومَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ وَ ذَكِّرهُم بِأَیّامِ اللَّهِ؛(1) توصیه میكند، دستور میدهد حضرت موسیٰ را كه «ذَكِّرهُم بِأَیّامِ الله». دو احتمال در معنای «ذَكِّرهُم بِاَیّامِ الله» هست كه در مقصودی كه ما از این آیه داریم فرقی نمیكند. یك احتمال این است كه منظور این است كه ایّامالله را به یاد آنها بیاور؛ یك احتمال هم اینكه مقصود این است كه به وسیلهی ایّامالله خدا را، دین را، قیامت را به یاد آنها بیاور. اهمّیّت ایّامالله در اینجا معلوم میشود كه موسیٰ پیامبر عظیمالشأن الهی مأمور است كه ایّامالله را به یاد مردم بیاورد. بعد میفرماید: إِنَّ فی ذٰلِكَ لَآیاتٍ لِكُلِّ صَبّارٍ شَكورٍ.(2) ایّامالله آیهاند، نشانهاند، دلیل راهند. برای چه كسانی؟ برای كسانی كه این دو صفت را دارند: صبّارند و شكورند. صبّار یعنی كسی كه سر تا پا استقامت و صبر است، یكسره اهل صبر و استقامت، شكور یعنی آن كسی كه نعمت را میشناسد و شكرگزاری میكند كه حالا دربارهی این شكرگزاری من عرایضی خواهم كرد. بعد در آیهی بعد میفرماید كه حضرت موسی این دستور را عمل كرد: وَ إِذ قالَ مُوسی لِقَومِهِ اذكُرُوا نِعمَةَ اللَّهِ عَلَیكُم إِذ أَنجاكُم مِن آلِ فِرعَونَ؛(3) به یاد آنها آورد نجاتشان از دست فرعون را، فرعونیان را، از دست قدرت فائقه و غالب ستمگر را كه چطور شما را نجات داد؛ این از ایّامالله است یكی از نمونههای ایّامالله این است؛ إِذ أَنجاكُم مِن آلِ فِرعَونَ. پس این [روز] یكی از ایّامالله شد؛ آن وقتی كه جوامع و انسانها و اقوام از دست قدرتهای ستمگر نجات پیدا میكنند. بعد دنبالهی این ندای عمومی پروردگار است، صدای بلند خدا است: وَ إِذ تَأَذَّنَ رَبُّكُم، «تأذّن» یعنی با صدای بلند خدای متعال به همه اعلان میكند كه لَئِن شَكَـرتُم لَاَزیدَنَّكُم؛ اگر شكرگزاری كردید، ما آن نعمتی را كه به شما دادیم این را روزبهروز افزایش خواهیم داد، زیاد میكنیم؛ وَ لَئِن كَفَرتُم إِنَّ عَذابی لَشَدید؛(4) امّا اگر كفران نعمت كردید، وظایف شكر را به جا نیاوردید، آن وقت آنجا عذاب الهی است، مشكلات فراوانی است كه برای شما پیش خواهد آمد. بعد در آیهی بعد هم نتیجهی كلّی از این مطالب را میفرماید كه: وَ قالَ مُوسی إِن تَكفُرُوا أَنتُم وَ مَن فِی الأَرضِ جَمیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمید.(5) این كه ما میگوییم شكرگزار باشید، این كه میگوییم مراقب نعمت خدا باشید، نعمت خدا را از یاد نبرید، این برای خود شما است وَالّا خدای متعال بینیاز است.
خب، ایّام الله مهم است؛ بنده میخواهم دربارهی ایّام الله صحبت كنم؛ برای چه كسانی؟ برای مردمی كه صبّارند و شكورند. صبّارند یعنی یكپارچه اهل استقامت و صبرند، به اندك چیزی از میدان خارج نمیشوند، ایستادگی میكنند. شكورند، یعنی اوّلاً نعمت را میشناسند، ابعاد پنهان و آشكار نعمت را میبینند؛ ثانیاً قدرشناس نعمتند، یعنی ارزش این نعمت را، وزن این نعمت را، قیمت این نعمت را میدانند؛ ثالثاً بر اساس آن احساس مسئولیّت میكنند، بر اساس این نعمتی كه خدا داده، احساس مسئولیت میكنند؛ ملّتی، جمعیّتی، قومی كه بیصبر نیستند، مسئولیّتناشناس نیستند. این آیات، آیات سورهی ابراهیم است، مكّی است؛ یعنی در آن وقتی كه مسلمانها در اوج مبارزات و ایستادگی و مقاومت در مقابل جریان كفر قرار داشتهاند، در آن وقت این آیات نازل شده است، به آنها مژده میدهد، به مردم میگوید كه بدانید كه خدای متعال ایّاماللّهی دارد، آن ایّامالله را به شما نصیب خواهد كرد؛ باید شما شكرگزار ایّامالله باشید. اگر واكنش درست و شاكرانه نشان دادید از آنچه كه خدای متعال به شما داده است، خدای متعال به شما پیروزیهای بیشتری را در آینده خواهد داد. همین چند نكتهای كه در این آیهی شریفه وجود دارد، موضوع صحبت ما امروز در خطبهی اوّل است.
این دو هفتهای كه بر ما گذشت، دو هفتهی پُرماجرا و استثنائی بود؛ ماجراهای تلخ، ماجراهای شیرین، حوادث درسآموز در این دو هفته برای ملّت ایران پیش آمد. یومالله یعنی چه؟ یعنی آن روزی كه دست قدرت خدا را انسان در حوادث مشاهده میكند؛ آن روزی كه دهها میلیون در ایران، و صدها هزار در عراق و بعضی كشورهای دیگر به پاس خونِ فرمانده سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگترین بدرقهی جهان را شكل دادند، این یكی از ایّامالله است. آنچه اتّفاق افتاد، كار هیچ عاملی جز دست قدرت خدا نمیتوانست باشد. آن روزی هم كه موشكهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پایگاه آمریكایی را در هم كوبید، آن روز هم یكی از ایّامالله است.(6) ما این دو روز را جزو ایّامالله در همین چند روز گذشته، در همین دو هفتهی گذشته، در مقابل چشم خودمان ما ملّت ایران مشاهده كردیم؛ اینها روزهای نقطهی عطف تاریخند، روزهای تاریخسازند، روزهای عادّی نیستند اینها. این كه یك نیرویی، یك ملّتی، این قدرت را دارد، این توان روحی را دارد كه به یك قدرت متكبّر زورگوی عالم این جور سیلی بزند، نشاندهندهی دست قدرت الهی است، پس آن روز جزو ایّامالله است؛ روزها تمام میشوند، لكن تأثیرات این روزها در زندگی ملّتها باقی میمانند؛ در روحیهی ملّتها، در منش ملّتها، در مسیر ملّتها، آثاری كه این روزها باقی میگذارند آثار ماندگار و بعضاً جاودانه است.
خب، حالا جامعهی ایرانی به نظر ما یك جامعهی صبّار و شكور است؛ ملّت ما ملّت پُراستقامتی است و ملّت شكرگزاری است. در طول این سالهای متمادی، ملّت ایران همواره سپاسگزار الطاف الهی در طول این سالها بوده است. ما ملّت صبّار و شكور باید از این آیات درس بگیریم. گفتیم اوّلین مسئله این است كه ابعاد مادّی و معنویِ این پدیده را شناسایی كنیم. من عرض میكنم پس از 41 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، این جمعیّت بینظیر را كدام دست قدرتی به میدان آورد؟ این اشك و عشق و شور را چه كسی پدید آورد؟ كدام عاملی میتوانست یك چنین معجزهای را نشان بدهد جز دست قدرت الهی؟ آن كسانی كه دست قدرت خدا را نمیتوانند در این حوادث ببینند و تحلیلهای مادّی در این مسائل میكنند، عقب میمانند. باید دست قدرت خدا را دید. بُعد معنوی و بسیار مهمّ این حادثه همین است كه خدای متعال این كار را میكند. وقتی خدای متعال یك چنین حركتی را در ملّت به وجود میآورد، انسان باید احساس كند كه ارادهی الهی بر پیروزی این ملّت است. این نشاندهندهی این است كه ارادهی الهی بر این است كه این ملّت در این راه و در این خط حركت كند و پیروز شود. نشاندهندهی معنویّات و باطن این ملّت هم هست. این عشق و این وفا و این ایستادگی و در این بیعت بزرگ با خطّ امام، مردم با این حضورشان در میدان با خطّ امام بیعت كردند؛ بیعتی با این عظمت، آن هم بعد از گذشت بیش از سی سال از رحلت امام بزرگوار این جور با امام، مردم بیعت میكنند، این جور امام زنده است. چه شد كه پس از تلاش امپراتوری خبری صهیونیسم -در چند روز قبل از این حادثه و بعد از این حادثه، امپراتوری خبری صهیونیسم در همهی دنیا سعی كردند سردار بزرگوار عزیز ما را متّهم كنند به تروریست؛ خود رئیسجمهور آمریكا گفت، وزیر خارجهاش گفت، دستگاههای خبری صهیونیستی در همهی دنیا تكرار كردند «تروریست، تروریست»- خدای متعال صفحه را درست بعكس آنچه كه آنها میخواستند ترتیب داد؟ نه فقط در اینجا در ایران، در كشورهای مختلف مردم به روح این شهید بزرگ درود فرستادند و پرچم آمریكا و صهیونیستها را آتش زدند. آیا دست خدا را بوضوح نمیشود دید؟ آیا «لا تَحزَن اِنَّ اللهَ مَعَنا»(7) را كه دربارهی پیغمبر، در نهایت شدّت، در غار ثَور تنها، بیكس، به همراهش میگوید «لا تَحزَن اِنَّ اللهَ مَعَنا»(8) خدا با ما است؛ این را نشان نمیدهد؟ آیا این فرمایش حضرت موسیٰ را به قوم بنیاسرائیل كه ترسیده بودند میگفتند «اِنّا لَمُدرَكون»(9) الان است كه نیروهای فرعون بیایند ما را محاصره كنند و از بیخ و بُن كار ما را تمام بكنند، حضرت موسیٰ فرمود، «كَلّا إِنَّ مَعِیَ رَبّی سَیَهدین»؛(10) آیا اینجا «اِنَّ مَعِیَ رَبّی» را انسان نمیشود ببیند؟ ملّت ایران نمیتواند احساس كند كه «اِنَّ اللهَ مَعَنا»،(11) خدا با ما است؟ خدا دستهای قدرت خود را در این كشور، در این جامعه، در میان این ملّت فعّال كرده است. خود این شهادت بزرگ هم -اینكه حالا مربوط به تشییع بود- خود این شهادت هم یكی از آیات قدرت الهی است؛ رسوایی دولت آمریكا، دولت بیآبروی آمریكا، رسوایی این دولت را رقم زد؛ اینها كسی را كه سرشناسترین و قویترین فرمانده مبارزهی با تروریسم بود -شهید سلیمانی به معنای واقعی كلمه، قویترین فرمانده مبارزهی با تروریسم در این منطقه است، به همین عنوان هم شناخته شده است- [ترور كردند]؛ كدام فرمانده دیگر قدرت داشت میتوانست كارهایی را كه او انجام داد انجام بدهد؟ به یك منطقهای كه در محاصرهی 360 درجهای دشمن است، شهید سلیمانی با بالگرد وارد این منطقه میشود، در محاصرهی كامل دشمن جوانهای خوبی در آن منطقه هستند كه دستتنها هستند، فرماندهای ندارند، چشمشان كه به حاج قاسم سلیمانی میافتد، جان پیدا میكنند، روحیه پیدا میكنند، انگیزه پیدا میكنند، محاصره را از بین میبرند و دشمن را متواری میكنند و فراری میكنند؛ چه كسی میتواند این كارها را انجام بدهد؟ فرمانده ضدّ تروریسم در كلّ منطقه قویترین و سرشناسترین فرمانده، را ترور كردند. درمیدان روبهروی جنگ با او مواجه نشدند، دولت آمریكا دزدانه و بزدلانه او را ترور كرد، خودشان هم اعتراف كردند؛ این [كار] مایهی روسیاهی آمریكا شد؛ در این منطقه تا قبل از این حادثه، این جور كار مخصوص رژیم صهیونیستی بود كه افراد را ترور كند، رهبر حماس را ترور كردند و گفتند ما ترور كردیم، رهبر جهاد را ترور كردند، گفتند ما ترور كردیم؛ ترور میكردند و میگفتند ما كردیم؛ آمریكاییها آدم خیلی كشتهاند؛ در عراق در افغانستان در جاهای دیگر هر چه توانستهاند، آدم كشتهاند، ترور كردهاند منتها اعتراف نمیكردند كه ترور كردیم؛اینجا اعتراف كردند كه ترور كردیم؛ اینجا رئیس جمهور آمریكا به زبان خودش [اعتراف میكند] خدای متعال میزند پشت گردن افراد كه خودشان اعتراف كنند؛ اعتراف كردند كه ما تروریست هستیم، گفتند ما ترور كردیم. رسوایی از این بالاتر چه میشود؟ پاسخ قدرتمندانهی سپاه هم درخور تدبّر است. این یومالله تشییع جنازه و شهادت بزرگ شهید عزیز یك طرف قضیّه است، عكسالعمل و واكنش قدرتمندانهی سپاه طرف دیگر قضیّه است، آن هم درخور تدبّر است، این ضربهی به آمریكا بود. البتّه ضربهی نظامی بود، ضربهی مؤثّر نظامی بود امّا مهمتر و بالاتر از ضربهی نظامی، ضربهی حیثیّتی بود، ضربه به هیبت ابرقدرتیِ آمریكا بود.(12) آمریكا سالها است در سوریه، در عراق، در لبنان، در افغانستان ضربه میخورد، از دست قدرتمند مقاومت ضربه میخورد لكن این ضربه از همهی آنها بالاتر بود؛ این ضربه، ضربهی حیثیّتی بود، ضربه به ابهّت آمریكا بود؛ این ضربه با هیچ چیزی جبران نمیشود. حالا اعلام میكنند كه ما تحریم كردیم، تحریمها را افزایش میدهند امّا این كار نمیتواند آبروی ازدسترفتهی آمریكا را برگرداند. این پاسخ قدرتمندانه یك چنین خصوصیّتی بود. این هم یك جلوهی كمك الهی است كه پاسخ مجاهدت مخلصانه است.
عزیزان من، برادران و خواهران نمازگزار! اخلاص بركت دارد. هر جا اخلاص بود، خدای متعال به اخلاص بندگان مخلصش بركت میدهد، كار بركت پیدا میكند، رشد و نمو پیدا میكند، كار به نحوی میشود كه اثر آن به همه میرسد، بركات آن در میان مردم باقی میماند. این ناشی از اخلاص است. نتیجهی آن اخلاص، همین عشق و وفاداری مردم، همین اشك و آه مردم، همین حضور مردم، همین تازه شدنِ روحیهی انقلابی مردم است. امّا اینكه ما بیاییم این حوادث را تقویم كنیم، قیمتگذاری كنیم، قدر آنها را بدانیم و ببینیم كه اندازه و قیمت این حوادث چقدر است؛ در صورتی تحقّق پیدا میكند كه ما به حاجقاسم سلیمانی -شهید عزیز- و به ابومهدی -شهید عزیز- به چشم یك فرد نگاه نكنیم؛ به آنها به چشم یك مكتب نگاه كنیم. سردار شهید عزیز ما را با چشم یك مكتب ، یك راه، یك مدرسهی درسآموز، با این چشم نگاه كنیم آن وقت اهمّیّت این قضیّه روشن خواهد شد. قدر و قیمت این قضیّه روشن خواهد شد. سپاه قدس را به عنوان یك مجموعه و سازمان اداری صرفاً نبینیم؛ بلكه به عنوان یك نهاد انسانی و دارای انگیزههای بزرگ و روشن انسانی مشاهده كنیم. اگر این جور شد، آن وقت این اجتماع مردم، این تجلیل و تعظیم مردم، تكریم مردم معنای دیگری پیدا میكند. البتّه همهی نیروهای مسلّح ما از ارتش، سپاه، بسیج زیربنای فكریشان هدفهای الهی است، بدون تردید. امروز در كشور ما مسئله این است. زیربنای فكری همهی نیروهای مسلّح ما، همین اهداف الهی و بلند است. سپاه قدس یك نیرویی است كه با سعهی صدر به همه جا و همه كس نگاه میكند. رزمندگان بدون مرزند؛ رزمندگان بدون مرز. رزمندگانی كه هرجا نیاز باشد، آنها در آنجا حضور پیدا میكنند؛ كرامت مستضعفان را حفظ میكنند، خود را بلاگردان مقدّسات و حریمهای مقدّس میكنند. سپاه قدس را به این چشم نگاه بكنیم، آن وقت، همینها، همین كسانی كه با جان خودشان، با همهی توان خودشان به كمك ملّتهای دیگر و ضُعَفای اطراف منطقه كه در دسترس آنها است میروند، همینها سایهی جنگ و ترور و تخریب را از كشور خودمان هم دور میكنند و دفع میكنند. میهن عزیز ما یك بخش مهمّی از امنیّتش محصول كار همین جوانان مؤمنی است كه در زیر فرماندهی سردار شهید عزیزمان سالها كار كردند، تلاش كردند؛ اینها امنیّتآورند، برای كشور هم اینها امنیّت میآورند؛ بله، به كمك فلسطین و غزّه و دیگر مناطقی كه به وجود آنها نیاز هست میروند امّا برای كشور خودمان امنیّت ایجاد میكنند. آن دشمنی كه آمریكا او را تجهیز كرده است، نه برای عراق و سوریه، بلكه در نهایت برای ایران، ایران عزیز؛ داعش را درست كردند، نه برای اینكه فقط در عراق مسلّط بشود، هدف اصلی و نهایی ایران بود. آنها میخواستند از این طریق، امنیّت ما را، مرزهای ما را، شهرهای ما را، خانوادههای ما را دچار ناامنی و تشویش بكنند؛ اینها متوقّف شدند به كمك همین جوانان مؤمن و عزیزی كه رفتند و این تلاش بزرگ را انجام دادند.
آن فریبخوردگانی كه یك روزی فریاد زدند «نه غزّه، نه لبنان»، آنها نه فقط جانشان را فدای ایران نكردند، حتّی حاضر نشدند راحتی خودشان و منافع خودشان را هم در راه كشور فدا كنند؛ آن كسانی كه جانش را فدای ایران كردند باز همین شهید سلیمانیها بودند؛ اینها بودند كه در زمانی كه نیاز به دفاع از كشور بود، جان خودشان را كف دست گرفتند و به میدان جنگ رفتند از كشور دفاع كردند، از ایران دفاع كردند؛ اینها هستند كه میتوانند ادّعا بكنند كه دفاع میكنند از امنیّت كشور، از امنیّت ملّت؛ همین فداكاری و اخلاص اینها است كه در همهی مراحل، این جور بوده. خب، با این نگاه، ما میتوانیم ملّت ایران را و معنویّات ملّت را و باطن ملّت را كشف كنیم. این كسانی كه به خیابان آمدند، میلیونها انسانی كه در تهران و در قم و در كرمان و در خوزستان و [دیگر شهرها] آمدند زیر جنازهی این عزیزان راه رفتند، و كسانی كه از دور دیدند و اشك ریختند، و كسانی كه در شهرهای مختلف توانستند از دور برای اینها عزاداری بكنند -كه واقعاً دهها میلیون جمعیّتِ ملّتِ ما در این آزمون بزرگ شركت كردند- میشود باطن اینها را، حقیقت اینها را تشخیص داد. ملّت از هر جناح و حزب، از هر مجموعه، از هر قوم، از هر خصوصیّت جغرافیایی، در این جهت مثل همند؛ طرفدار انقلابند، طرفدار حاكمیّت اسلامند، طرفدار ایستادگی در مقابل ظلمند، طرفدار «نه» گفتن به همهی مطامع دولتهای استكباری و استعماریاند.
ملّت ایران نشان داد كه از خطّ مجاهدتِ شجاعانه دفاع میكند، ملّت ایران نشان داد كه به نمادهای مقاومت عشق میورزد، ملّت ایران نشان داد كه طرفدار مقاومت است، طرفدار تسلیم نیست. آن كسانی كه سعی میكنند چیز دیگری را از ملّت بزرگ ما به مردم و به افكار بیگانگان یا افكار عمومیِ داخل نشان بدهند، با صدق و صفا با مردم رفتار نمیكنند؛ ملّت این است، ملّت طرفدار ایستادگی است، طرفدار مقاومت است، ملّت طرفدار ایستادگی در مقابل زورگویی دشمنان است. این دلقكهای آمریكایی كه بدروغ و با كمال رذالت میگویند كه ما در كنار مردم ایرانیم، ببینند مردم ایران چه كسانی هستند. آن چند صد نفری كه به عكس سردار شهیدِ باافتخار ما اهانت میكنند، آنها مردم ایرانند یا این جمعیّت میلیونی عظیمی كه در خیابانها نشان میدهند خودشان را؟(13) سخنگویان دولت شریر آمریكا مدام تكرار میكنند كه ما در كنار مردم ایرانیم. دروغ میگویید! اگر در كنار مردم ایران هم باشید برای این است كه خنجر زهرآلود خود را به سینهی مردم ایران فرو كنید. البتّه تا حالا نتوانستهاید، بعد از این هم حتماً نخواهید توانست هیچ غلطی بكنید.(14) ملّت ایران در این قضیّه خود را نشان داد، باطن خود را نشان داد، قاعده و زیربنای فكری خود را ملّت ایران نشان داد؛ احساسات صادقانهی خود را ملّت ایران نشان داد؛ این فریاد انتقامی كه از مردم شنیده شد در سرتاسر كشور، در واقع این فریاد انتقام، سوخت حقیقی موشكهایی بود كه پایگاه آمریكایی را زیر و رو كرد.(15)
یك نكتهی دیگری كه باید به آن توجّه كرد در اهمّیّت این یومالله، این است كه خدای متعال به موسیٰ میفرماید كه وَ ذَكِّرهُم بِاَیّامِ الله؛(16) یعنی ایّامالله باید در یاد مردم باقی بماند؛ یك عدّهای سعی میكنند این یوماللههای حساس این روزها را به دست فراموشی بسپارند، مسائل دیگری را مطرح كنند، شاید بتوانند این یاد این یومالله بزرگ را تحتالشعاع قرار بدهند. یكی همین قضیّهی تأسّفانگیز حادثهی سقوط هواپیما بود. خب سقوط هواپیما حادثهی تلخی بود؛ دل ما را به معنای حقیقی كلمه سوزانید. از دست دادن جوانهای عزیز، مردم خوبمان و كسانی كه از كشورهای دیگر اینجا بودند، حادثهی بسیار تلخی بود. در این هیچ شكّی نیست؛ لكن یك عدّهای به تبع و هدایت تلویزیونهای آمریكایی و رادیوهای انگلیسی سعی كردند این قضیّه را به نحوی آرایش بدهند كه ماجرای یومالله ناشی از شهادت بزرگ این دو شهید عزیز را به دست فراموشی بسپارند. سعی كردند كاری كنند كه به خیال خودشان آن را به دست فراموشی بسپارند. افرادی كه انسان هیچ علاقهای در اینها نسبت به منافع ملّی و نسبت به مصالح كشور احساس نمیكند؛ واقعاً انسان تعجّب میكند. حالا یك عدّهای جوانند، احساساتیاند، فریب میخورند؛ یك عدّهای نه، جوان هم نیستند؛ انسان میبیند كه اینها هیچ حاضر نیستند منافع ملّی را درك كنند، فهم كنند، پای این منافع بِایستند. آنچه كه دشمن مایل است از زبان اینها سر میزند، در عمل اینها خودش را ظاهر میكند. من میخواهم عرض بكنم همان اندازهای كه ما از این حادثهی سقوط هواپیما غصّه خوردیم و غم بر دل ما فرود آمد، دشمن ما از این حادثه به همان اندازه خوشحال شد؛ دشمن ما خوشحال شد؛ به خیال اینكه یك مستمسكی به دست آورده است كه بتواند سپاه را زیر سؤال ببرد، نیروهای مسلّح را زیر سؤال ببرد، نظام جمهوری اسلامی را زیر سؤال ببرد. میخواستند این كار را بكنند، شاید بتوانند آن حادثهی عظیم را تحتالشّعاع قرار بدهند؛ اشتباه كردند. وَ مَكَروا وَ مَكَرَ اللهُ وَ اللهُ خَیرُ الماكِرین؛(17) آنها مكر كردند، امّا ندانستند كه مكرشان در مقابل دست قدرت پروردگار هیچ تأثیری ندارد، و نمیتوانند این كار را بكنند. حادثهی یومالله تشییع جنازهی شهید و حادثهی یومالله در هم كوبیدن پایگاه آمریكایی از ذهن این مردم نخواهد رفت و روزبهروز انشاءالله زندهتر خواهد شد.
من همین جا لازم است صمیمانه بار دیگر با اصحاب این مصیبت همدردی كنم -ما در غم آنها شریك هستیم- و تشكّر كنم، از آن پدرمادرهایی و صاحبعزاهایی كه با وجود اینكه دلهایشان پُر از درد و غم بود، در مقابل توطئه و وسوسهی دشمن ایستادند، برخلاف آنچه كه میل دشمنان بود موضع گرفتند و حرف زدند. مادرِ یكی از همین عزیزانی كه در این هواپیما بودند به من نامه نوشته و اظهار كرده كه «ما پای جمهوری اسلامی ایستادهایم، پای انگیزههای شما ایستادهایم». اینها شجاعت میخواهد، اینها فهم و بصیرت میخواهد و انسان واقعاً با همهی وجود، در مقابل این جور شخصیّتهایی احساس تكریم و تعظیم میكند.
این را هم عرض بكنیم، یكی از كارهای دیگری كه برای تحتالشّعاع قرار دادنِ این حوادث بزرگ انجام دادند، همین كاری است كه این سه دولت اروپایی كردند؛ دولت خبیث انگلیس، دولت فرانسه، و دولت آلمان؛ تهدید ایران كه ما مسئلهی هستهای را بار دیگر به شورای امنیّت میبریم؛ كه البتّه مسئولین كشور خوشبختانه محكم پاسخ اینها را دادند، جواب محكم به اینها داده شد؛ این سه كشور همان سه كشوری هستند كه در دوران جنگ تحمیلیِ به ما، تا توانستند، به صدّامحسین كمك كردند؛ دولت آلمان، ابزار، وسایل شیمیایی و سلاح شیمیایی را در اختیار صدّامحسین گذاشت كه شهرها و جبههها را با آن سلاح هدف قرار بدهد، كه هنوز آثارش در بین رزمندگان قدیمی ما وجود دارد؛ دولت فرانسه بالگردهای(18) جنگیِ سوپر اتاندارد را برای زدن كشتیهای نفتی ما در اختیار صدّامحسین قرار داد؛ سوابق اینها این است؛ دولت انگلیس با همهی وجود در خدمت دشمنان ما بود، در خدمت صدّام بود. اینها این جوریاند، سوابقشان این است، امروز هم این جوری دارند عمل میكنند. به اینها به این چشم باید نگاه كرد. بنده از اوّل هم گفتم، بعد از خروج آمریكا از برجام كه این سه دولت مدام حرف میزدند، مدام یاوهگویی میكردند، بنده همان روز هم گفتم من به اینها اعتمادی ندارم، اینها كاری نخواهند كرد، در خدمت آمریكا خواهند بود؛ امروز كاملاً واضح شده است، بعد از گذشت حدود یك سال معلوم شده است كه اینها به معنای واقعی كلمه، پادو آمریكا هستند؛ اینها پادوِ آمریكا هستند. آن وقت این دولتهای حقیر در انتظار این هستند كه ملّت ایران را به زانو در بیاورند. آمریكا كه بزرگترِ شما بود، پیشروِ شما بود، ارباب شما بود، قادر نبود ملّت ایران را به زانو در بیاورد؛ شما كوچكتر از آن هستید كه بخواهید ملّت ایران را به زانو در بیاورید.(19) اینها مذاكره هم كه میكنند، مذاكرهشان آمیختهی با دغل و فریبكاری است؛ این كسانی كه پشت میز مذاكره ظاهر میشوند، آن جنتلمنهای پشت میز مذاكره، همان تروریستهای فرودگاه بغداد هستند، اینها همانها هستند؛ تفاوتی نمیكنند؛ لباس عوض میكنند؛ این دست چدنی است كه پوشش مخملی و دستكش مخملی را بیرون میآورد و خودش را نشان میدهد، وَالّا باطن، همان باطن است؛ هیچ تفاوتی ندارد. اینها نمیتوانند كسانی باشند كه انسان به اینها اطمینان پیدا كند.
خب حالا كه ملّت ایران این حادثه را شناخت، قدر و قیمت آن را دانست؛ حالا باید چه كار كنیم؟ من در یك كلمه عرض میكنم: ملّت عزیز ایران باید همّتشان این باشد كه قوی بشوند.(20) تنها راه در پیش پای ملّت ایران عبارت است از قوی شدن؛ باید تلاش كنیم قوی بشویم؛ ما از مذاكره هم ابائی نداریم؛ البتّه نه با آمریكا، با دیگران؛ امّا نه از موضع ضعف، از موضع قوّت، از موضع قدرت. ما بحمدالله دارای قدرتیم و به توفیق الهی قویتر هم خواهیم شد. البتّه قدرت فقط قدرت نظامی نیست؛ قدرت، قدرت نظامی نیست؛ اقتصاد كشور باید قوی شود، وابستگی به نفت بایستی تمام بشود، نجات پیدا كنیم از وابستگی اقتصادمان به نفت؛ جهش علمی و فنّاوری باید ادامه پیدا كند؛ پشتوانهی همهی اینها هم حضور مردم عزیزمان در صحنه است. باید ملّت ایران و مسئولین كشور تلاششان برای قوی شدن كشور و قوی شدن ملّت باشد، با اتّحاد، با حضور، با صبر و استقامت و با كار سخت و پرهیز از تنبلی؛ این اگر [محقّق] شد، به توفیق الهی، به فضل الهی، ملّت ایران در آیندهی نه چندان دوری آنچنان خواهد شد كه دشمنان حتّی جرئت تهدید هم پیدا نكنند. ...(21)
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ * وَ العَـصرِ * اِنَّ الاِنسانَ لَفی خُسرٍ * اِلَّا الَّذینَ ءامَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبرِ.(22)
* خطبهی دوّم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابىالقاسم المصطفیٰ محمّد و آله الطّاهرین سیّما علىّ امیرالمؤمنین و حبیبته الزّهراء المرضیّة و الحسن و الحسین سیّدی شباب اهل الجنّة و علىّ بن الحسین زین العابدین و محمّد بن علىّ الباقر و جعفر بن محمّد الصّادق و موسىٰ بن جعفر الكاظم و علىّ بن موسىٰ الرّضا و محمّد بن علىّ الجواد و علىّ بن محمّد الهادی و الحسن بن علىّ الزكیّ العسكری و الحجّة بن الحسن القائم المهدی صلوات الله علیهم اجمعین. اوصیكم عباد الله بتقوى الله.
مجدّداً همهی برادران و خواهران را توصیه میكنم تقوای الهی را در گفتار، در كردار، در رفتار، در معاشرتها، در بُروز خُلقیّات، در همهی اینها تقوای الهی را در نظر داشته باشیم، رضای الهی را در نظر داشته باشیم. من دو مطلب كوتاه عرض میكنم، بعد یك مقداری خطاب به برادران عرب مطالبی را عرض خواهم كرد. دو مطلب كوتاه، یكی در مورد همین حادثهی هواپیما است كه مجدّداً تسلیت عرض میكنیم، اظهار همدردی میكنیم. در این حادثه ابهامهایی وجود دارد. تشكّر میكنیم از فرماندهان سپاه كه توضیح دادند، برای مردم مطالبی را بیان كردند ولی باید حادثه پیگیری بشود و از حوادث مشابه هم باید به طور جدّی پیشگیری بشود. آنچه كه مهم است، پیگیری مهم است امّا مهمتر از پیگیری، پیشگیری از تكرار این حوادث است.
مطلب دوّم راجع به انتخابات است. بنده راجع به انتخابات انشاءالله صحبت خواهم كرد آنچه امروز عرض میكنم این است: برادران عزیز، خواهران عزیز، ملّت عزیز ایران! حضور ملّت ایران مهمترین عامل اقتدار است و این حضور در جاهای متعدّدی است؛ یكی از مهمترینش انتخابات است. در انتخابات حضور ملّت ایران كشور را بیمه میكند، دشمن را مأیوس میكند. سعی و تلاش [دشمنان] بر این است كه با انواع و اقسام حیل نگذارند كه مردم با شوق در انتخابات شركت كنند. من عرض میكنم: مردم با شوق و ذوق باید در انتخابات شركت كنند. حالا مسائل گوناگونی دربارهی انتخابات، تذكّراتی هست كه انشاءالله در آینده اگر زنده بودیم عرض خواهم كرد. آنچه كه امروز خواستم عرض بكنم اصل این قضیّه است؛ مراقبت كنید كه مبادا دشمن بتواند در این زمینه خواستهی خودش را كه عبارت است از كمرنگ كردن و بیرونق كردن انتخابات تحقّق ببخشد.