در برنامه «تحیت» و دیدار با استاد حبیب صحاف مطرح شد: بهترین هدیه «شعیشع» به جریان تلاوت ایران/ از كاظمین تا سالن اجلاس

استاد صحاف با به یاد آوردن خاطرات ایام جوانی، تصاویر روزهای دور برایش زنده می‌شود و برای كامل كردن داستان حضور قاریان مصری در عراق رشته كلام را در دست می‌گیرد؛ به قدری با آب و تابی آمیخته با حسرت از آن تلاوت‌‌های شاهكار می‌گوید...

1398/09/05
|
11:42

استاد صحاف با به یاد آوردن خاطرات ایام جوانی، تصاویر روزهای دور برایش زنده می‌شود و برای كامل كردن داستان حضور قاریان مصری در عراق رشته كلام را در دست می‌گیرد؛ به قدری با آب و تابی آمیخته با حسرت از آن تلاوت‌‌های شاهكار می‌گوید كه انگار بعد از سال‌ها هنوز هم بخشی از وجودش در آن جلسه جا مانده است. تمام جزئیات را با وجود گذشت چند ده سال از آن روزها به یاد دارد، حتی ترتیب تلاوت قاریان را ...
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی رادیو قرآن به نقل از خبرگزاری ایكنا؛ جمعی از مدیران نهادهای قرآنی كشورمان با پیشگامی ایكنا برای بزرگداشت مقام استاد قرآنی كشورمان، خادم القرآن «حبیب صحاف»، روز گذشته چهارم آذرماه در منزل وی حضور یافتند تا پای صحبت‌ها و خاطرات این پیشكسوت قرآنی كشورمان بنشینند و یادآور شوند كه یادشان همیشه در دل‌هاست، اگرچه گاه شاید اینگونه به نظر نرسد. یادی كه گاهی بهانه‌ای می‌شود برای كشف واژه‌ها، برای سُرایشی تازه از تلاشی كه در راه اعتلای نور صورت گرفته است.
استاد حبیب صحاف سال 1319 در كاظمین متولد شد. پدرش متولد شهر تبریز بود. مادرش نوه آیت‌الله نائینی و حافظ كل قرآن بود و جلسات هفتگی قرآن برگزار می‌كرد، اما از زمانی كه 17 یا 18 سال داشت و درست آن زمان كه اساتیدی همچون «عبدالباسط»، «منشاوی»، «عبدالفتاح شعشاعی» و «شعیشع» در عراق حضور می‌یابند و با تلاوت‌های شاهكارشان صدها جوان عراقی را علاقه‌مند به كلام وحی می‌كنند، تصمیم می‌گیرد به صورت حرفه‌ای به دنبال یادگیری تلاوت قرآن كریم برود و آنقدر به جلسات قرآن می‌رود تا اینكه استادی در ابعاد حبیب صحاف از دل آن جلسات متولد می‌شود.
حالا بیش از 50 سال از آن روزها و آن ایام كه در كاظمین و در یكی از خیابان‌های منتهی به حرم حجره داشت گذشته است. پنج دهه كه تمام لحظاتش همراه با دل تنگی ایام جوانی بوده است. گاهی كه دلتنگیِ ایام‌ جوانی پا در كفش دلش می‌كند با تلاوتی زمزمه‌گونه كه از حصار چند سانتی آپارتمان‌ عبور نكند و خلوت همسایه‌ای را نشكند، یاد جوانی را در خلوتش گرامی می‌دارد و خیلی زود به دوردست‌های ذهن می‌فرستد تا زمانی دیگر و خلوتی دیگر.
برای همین به محض اینكه مهمانان می‌خواهند با تلاوتی حال و هوای مجلس را تغییر دهد، بی‌هیچ حرفی می‌پذیرد و شروع می‌كند به خواندن ... «فَاذْكُرُونِی أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِی وَلَا تَكْفُرُونِ ...»،‌ تلاشش برای اجرای تلاوتی فاخر ستودنی است و همین تلاش مهمانان را به وجد می‌آورد و تشویق‌های بی‌امان می‌كنند.
بزرگترین هدیه قاری مطرح مصری به جریان تلاوت ایران / از كاظمین تا سالن اجلاس
او برای خودش می‌خواند به هوای سال‌های نه چندان دور، شاید آنگاه كه چشمانش را بسته و تلاوت می‌كند نه به دنبال ردیف كردن الحان و ... كه خود را در كاظمین می‌بیند، جایی كه سال‌ها روز خود را با دیدن بارگاهی نورانی آغاز می‌كرد ... او برای خودش می‌خواند و دل خودش. ما نیز استماع می‌كنیم تا هوای دلمان را تغییر دهد و كمی از ملودرام این روزها دورمان كند.
دیدار با خوش و بش‌ها و احوالپرسی‌های اولیه شروع می‌شود، «محمدتقی میرزاجانی»، معاون اجرایی شورای عالی قرآن، قبل از هر كاری مراسم معارفه مهمانان را انجام می‌دهد تا باب صحبت بیشتر باز شود. «سیدعلی سرابی»، قائم مقام شورای عالی قرآن، «محمدعلی خواجه‌پیری»، پیشكسوت قرآنی، «سیدمحمدجواد شوشتری»، رئیس سازمان قرآنی دانشگاهیان كشور و مدیرعامل ایكنا و «مرتضی خدمتكار»، مشاور امور مالی معاون قرآن و عترت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به همراه تیم خبری ایكنا و شورای عالی قرآن و همچنین خانواده استاد صحاف حاضران این جلسه هستند.
در ابتدای جلسه «ایمان صحاف»، یكی از دختران استاد كه از اساتید قرآنی كشور است و سابقه‌ای نسبتاً طولانی در داوری مسابقات قرآن دارد، به بیان پیشینه‌ای از فعالیت‌های قرآنی خود و دیگر اعضای خانواده می‌پردازد و بعد هم نوبت به سیدعلی سرابی، قائم مقام شورای عالی قرآن می‌رسد تا یاد ایامی را كه با استاد آشنایی داشت زنده كند. سرابی بارزترین ویژگی استاد صحاف را تواضع ایشان برمی‌شمرد. «بیش از 30 سال پیش كه گاهی برای حضور در مسابقات از مشهد به تهران رفت و آمد داشتیم، استاد صحاف را می‌شناختیم. ایشان در عین استاد بودن، متواضعانه در مسابقات حضور می‌یافتند و استحكام قرائت ایشان مشخص بود و در بین همه به عنوان یك استاد كامل شناخته شده بودند.»
سرابی در ادامه به سفر تعدادی از قاریان مصری به كشور عراق و تلاوت‌های شاهكاری كه انجام می‌دهند نیز اشاره می‌كند. «زمانی اساتیدی همچون شعشاعی، عبدالباسط و شعیشع برای بزرگداشت مادر یكی از مقامات عراق دعوت می‌شوند و تلاوت‌های ماندگاری انجام می‌دهند. استاد صحاف در همان مجلس حضور داشتند. همین تلاوت‌ها در عراق موج‌آفرین می‌شود و بسیاری از كسانی كه در عراق فعال قرآنی هستند از آن زمان بوده است».
استاد صحاف كه با شنیدن این حرف‌ها خاطرات روزهای دور برایش زنده می‌شود برای كامل كردن داستان حضور قاریان مصری در عراق رشته كلام را در دست می‌گیرد. به قدری با آب و تابی آمیخته با حسرت از آن تلاوت‌‌های شاهكار می‌گوید كه انگار بعد از سال‌ها هنوز هم بخشی از وجودش در آن جلسه جا مانده است. تمام جزئیات را با وجود گذشت چند ده سال از آن روزها به یاد دارد، حتی ترتیب تلاوت قاریان و اتفاقات جزئی را كه در طول تلاوت‌ها افتاده است. شاید لحظاتی كه خاطرات آن روزها را برای مهمانانش تعریف می‌كند زنگ آن تلاوت‌ها و شور و حال آن مجلس كیلومترها دورتر از آن تاریخ و آن جغرافیا در وجودش قَلَیان می‌كند.
«در آن محفلی كه تلاوت شاهكار سوره مباركه حشر توسط عبدالباسط صورت گرفت حضور داشتم، این تلاوت بسیار بیشتر از دیگر تلاوت‌ها مورد توجه قرار گرفت. من در صحن قریش و پشت یكی از پنجره‌ها نشسته بودم به فاصله چند متری از جایگاه قاریان؛ جلسه به حدی شلوغ بود كه جای نشستن نبود، چند نفر از مقامات عراقی قصد ورود به محفل را داشتند كه مردم مانع شدند، پلیس مجبور شد برای باز كردن راه ورود مقامات وارد عمل شود، همین باعث شد همهمه‌ای در مجلس ایجاد شود و تلاوت عبدالباسط را هم تحت تأثیر قرار دهد و مكثی حدوداً یك دقیقه‌ای در تلاوت ایشان به وجود بیاید. در فیلم‌های ضبط شده این موضوع قابل درك است. در آن مجلس ابتدا ابراهیم شعشاعی فرزند عبدالفتاح شعشاعی تلاوت كرد، ابوالعینین دومین تلاوت را داشت، عبدالباسط نفر سوم بود و تلاوت آخر را هم عبدالفتاح شعشاعی انجام داد و آیاتی از سوره رعد را تلاوت كرد.»
«آن سال‌ها 17 یا 18 سال داشتم، با اینكه ته صدایی هم داشتم، اما زیاد دنبال تلاوت به صورت حرفه‌ای نبودم، بعد از اینكه این تلاوت‌ها را شنیدم به شدت تحت تأثیر قرار گرفتم و به دنبال جلسات قرآن رفتم. در همان ایام و با فاصله‌ای كم، سازمان اوقاف عراق دو استاد مصری را دعوت كرده بود تا جلسات آموزش برگزار كنند،‌ برای حضور در این جلسات هر روز از كاظمین به بغداد می‌رفتم. حضور قاریان مصری در عراق بسیار تأثیرگذار بود و بسیاری را قرآنی كرد و باعث شد سبك مصری در عراق گسترش بسیار بیشتری پیدا كند.»
استاد صحاف كه سال‌ها تحت تأثیر حضور در آن جلسه استماع بوده است، زمانی كه برای اولین‌ حج عازم سرزمین وحی می‌شود، باز هم در آنجا با این اساتید روبه‌رو می‌شود و دیدن دوباره اساتیدی همچون عبدالباسط، منشاوی، خلیل الحصری لذت زیارت خانه كعبه را صدچندان می‌كند. «در ایام حج هر روز قبل از اذان یكی از این قاریان تلاوت داشت، آنجا مردم و حجاج بیشتر سراغ مصطفی اسماعیل را می‌گرفتند. هر روز از كعبه تا هتل محل اسكان این قاریان می‌رفتم، در طول مسیر مردم بسیار این قاریان را تكریم می‌كردند، به یاد دارم كه استاد عبدالباسط در طول مسیر هر جا آدم فقیری را می‌دید مبلغی پول به آنها می‌داد، آن سال حدود 20 سال داشتم». «بعد از آن سال‌ها، استاد عبدالباسط بسیار بیشتر به عراق دعوت می‌شد و این دعوت‌ها ادامه داشت تا زمانی كه بعثی‌ها روی كار آمدند و دیگر قطع شد. بعد از آن ایام تا سال 1348 در عراق بودیم تا اینكه سال 1348 به ایران آمدیم و در اصفهان ساكن شدیم».
استاد صحاف در ادامه صحبت‌های خود به دوران كودكی و بالندگی خود و نیز حضورش در ایران می‌پردازد. «پدرم از روحانیون تبریز بود و مادرم از نائین و نوه آیت الله نائینی و حافظ كل قرآن بود. در منزل، جلسه هفتگی قرآن داشتیم و سال‌ها كودكان در جلسات حضور می‌یافتند و مادرم به آنها آموزش می‌داد.»
در میانه جلسه «محمدعلی خواجه‌پیری» كه در راه‌بندان حماسه مردم در محكومیت اغتشاشات اخیر مانده است نیز به جمع اضافه می‌شود. ورود مهمان جدید همزمان شده است با گرم شدن فضای دیدار، این حضور با درخواست ایشان برای تلاوت زنده استاد صحاف همزمان می‌شود و استاد كه گویی از قبل انتظار چنین درخواستی را داشته است بدون هیچ مقاومتی شروع می‌كند به تلاوت ... «فَاذْكُرُونِی أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِی وَلَا تَكْفُرُونِ، یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» نوایی پرطنین كه خشی به درازای 80 سال بر زیبایی آن افزوده است، تلاوتی كه مهمانان را به معنویتی ناب دعوت می‌كند. استاد كه تازه تارهای صوتی‌اش سر حال آمده‌اند چند آیه را هم به سبك عراقی تلاوت می‌كند تا برای مهمانان خود سنگ تمام گذاشته باشد.
سپس از تلاوت‌های ضبط شده استاد و آرشیو‌ این تلاوت‌ها كه گرد‌آوری شده است یا خیر سؤال می‌شود كه ایمان صحاف به تلاش‌هایی در این مورد اشاره می‌كند. «سال‌ها تلاش شد تا تلاوت‌های استاد جمع‌آوری شود، اما ممكن نشد تا اینكه دو سال قبل و با تلاش‌های استاد ابوالقاسمی حدود 60 تلاوت از استاد جمع‌آوری شد و به ما دادند؛ یكی از ویژگی‌های تلاوت استاد صحاف بداهه‌خوانی ایشان است، یعنی به دنبال چینش مقامات نیست و كاملاً دلی تلاوت می‌كند. برای همین شاید نتواند دو تلاوت را شبیه هم انجام دهد.»
در ادامه به حضور استاد صحاف در مسابقات قرآن و علاقه‌ای كه ایشان به حضور در مسابقات داشته و دارند اشاره می‌شود. خانواده استاد از علاقه ایشان به حضور در مسابقات حتی در این سن و سال تأكید می‌كنند. هر جا سخن از مسابقه می‌شود لبخندی روی لبان استاد نقش می‌بندد تا نشان دهد خاطرات خوشی از حضور در مسابقات برای خود به یادگار گذاشته است. «آخرین سالی كه در مسابقات حضور داشتم، مسابقات كرمانشاه بود. سال 1366 در مسابقات كشوری كه در آمل برگزار شد رتبه سوم را به دست آوردم و چندین بار هم در مسابقات قرآن استان تهران حائز رتبه شدم. كلاً علاقه بسیار زیادی به مسابقات دارم و اگر بگذارند، الان هم در مسابقات شركت می‌كنم.»
بحث در مورد مسابقات قرآن كه اوج می‌گیرد «مرتضی خدمتكار» پیشنهاد راه‌اندازی مسابقات قرآن پیشكسوتان برای برگزاری دورهمی‌های اساتید قرآنی و نزدیك‌تر شدن قاریان پیشكسوت را ارائه می‌دهد كه مورد توجه حاضران قرار می‌گیرد.
شاید طلایی‌ترین بخش صحبت‌های استاد صحاف، نقل قولی از استاد شعیشع است كه در لابه‌لای صحبت‌هایش نثار مهمانان می‌كند. «زمانی كه استاد شعیشع به ایران آمدند نزد ایشان تلاوتی داشتم و شناختی بین من و ایشان شكل گرفته بود. در یك جلسه از من خواستند تلاوت كنم. بعد از تلاوت به من گفت: "بهترین هدیه‌ای كه در ایران از خودم به یادگار گذاشته‌ام شما بوده‌اید. با اینكه سبك بیشتر قاریان را تقلید می‌كردم، اما بیشتر به سبك شعیشع تلاوت داشتم».
به اواخر دیدار كه نزدیك می‌شویم از آخرین تلاوت‌های رسمی استاد نیز سؤال می‌شود. تلاوتی كه حدود سه یا چهار سال پیش در «بیت‌الزهرا» برای صدا و سیما ضبط شده آخرین تلاوت‌های رسمی استاد است. تلاوت در سالن اجلاس سران كشورهای اسلامی از جمله تلاوت‌های ماندگار استاد صحاف است كه خود استاد نیز به آن اشاره می‌كند.
استاد در پایان صحبت‌های خود چند بار از استفاده نشدن از تجربه پیشكسوتان گلایه می‌كند و بر استفاده بسیار زیاد از جوانان هم؛ به جلسه آموزشی كه 20 سال قبل داشت نیز اشاره می‌كند. دو جلسه در میدان امام حسین(ع) و منیریه داشتند كه زمانی افرادی همچون «حسن رضاییان» و «میردامادی» به آن رفت و آمد می‌كردند، اما تعطیل شد.
پایان‌بخش این دیدار دو ساعته اقامه نماز مغرب و عشا و بعد هم اهدای لوح‌های یادبود از طرف برخی نهادها به استاد بود تا به این ترتیب یكی دیگر از برنامه‌های طرح تحیت خبرگزاری ایكنا با بزرگداشت استاد حبیب صحاف و همراهی نهادهایی همچون شورای عالی قرآن، معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان قرآنی دانشگاهیان كشور به پایان برسد.

دسترسی سریع