بررسی مدیریت امور قرآنی كشور در چهلمین سال پیروزی انقلاب/ احمد ابوالقاسمی بیان كرد: لابی‌گری و حق وتوی برخی مدیران امور قرآنی

مدیر شبكه رادیویی قرآن با بیان اینكه برخی مدیران قرآنی حتی توانایی خواندن یك صفحه از قرآن را ندارند، بر وجود عامل تبانی و لابی بین بعضی مدیران تأكید كرد.

1397/09/17
|
11:04

به گزارش ایكنا؛ چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد؛ در این سال‌ها شاهد عملكرد و فعالیت دستگاه‌ها و نهادهایی با محوریت قرآن و توسعه و ترویج فرهنگ قرآنی بودیم، اما همچنان ضعف‌هایی اساسی به ویژه در بخش آموزش عمومی قرآن مشهود است. لذا این خبرگزاری براساس اهدافش كه اطلاع‌رسانی و تحلیل اوضاع تا تحقق فرهنگ قرآنی در كشور است به بررسی وضعیت فعلی مدیریت در نهادهای قرآنی و آسیب‌شناسی مدیریت‌ كلان امور قرآنی كشور می‌پردازد.
تاكنون در سلسله نشست‌هایی با دعوت از مدیران دستگاه‌ها و نهادهای قرآنی كشور چون سیدعلی سرابی، قائم‌مقام شورای عالی قرآن؛ محمدرضا مسیب‌زاده، مدیر قرآن، عترت و نماز وزارت آموزش و پرورش؛ حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدحسین كوششی، مدیرعامل اتحادیه مؤسسات قرآنی ـ مردمی و حجت‌الاسلام‌والمسلمین محمدرضا حشمتی، مشاور وزیر ارشاد، به گفت‌وگو نشستیم. در ادامه مشروح گفت‌وگو با احمد ابوالقاسمی، مدیر شبكه رادیویی قرآن، از نظر می‌گذرد؛
ایكنا ــ طرح‌ها و برنامه‌های كلان اجراشده موفق یا ناموفق امور قرآنی كشور در چهل سالی كه از انقلاب اسلامی می‌گذرد تا چه میزان كارشناسی‌شده بوده است؟
با توجه به تجربه‌ای كه قبل از انقلاب تاكنون در فعالیت‌های قرآنی داشته‌ایم، همواره رو به رشد بوده‌ایم و تقریباً طرح ناموفق نداریم. به این معنا كه در فكر و ایده شكست‌خورده باشیم. ممكن است برخی از طرح‌ها خوب و كامل و در حد توقع و امكانات كشور اجرا نشده باشد، ولی بنده از اول انقلاب تاكنون طرحی را به خاطر ندارم كه شكست‌خورده باشد و همواره در این زمینه رو به پیشرفت بوده‌ایم.
ایكنا ــ در این سال‌ها دلایل عدم موفقیت برخی طرح‌های قرآنی به دلیل مدیریت‌ها بوده و یا ساختارها مشكل داشته است؟
به هر حال در این سال‌ها مشكلات زیادی در اجرای طرح‌های قرآنی داشته‌ایم. ممكن است برخی از این طرح‌ها به دلیل نبود اتحاد لازم بین دستگاه‌های قرآنی به سرانجام نرسیده باشد و آن وفاق لازم وجود نداشته است. البته اخیراً این مسئله خیلی بهتر شده و امروز شاید این مهارت در مدیران قرآنی كشور ایجاد شده كه بتوانند با یكدیگر طرح‌ها را پیش ببرند.
بخشی از این مسئله نیز به خاطر ضعف بودجه و امكانات مالی بوده است كه شاید خیلی از مشكلات به این موضوع برمی‌گردد. در حد توان كشور شاید ده‌ها برابر این انتظار می‌رفت كه از فعالیت‌های قرآنی از لحاظ مالی حمایت شود. هم‌اكنون در سازمان‌ها و نهادهای مختلف هزینه بسیاری می‌شود، اما این اتفاق به صورت جزیره‌ای رخ می‌دهد. برای مثال ممكن است كه هر وزارتخانه‌ای برای خود دارالقرآن داشته باشد و فعالیت‌های خیلی خوبی را انجام دهد، اما چون همه این‌ها از یك منشأ هدایت نمی‌شوند، اثر مطلوبی را كه باید در یك هم‌افزایی داشته باشد ندارد. در حال حاضر برای این امر در كشور هزینه بسیاری می‌شود. البته اینكه می‌گوییم هزینه می‌شود، با توجه به اطلاعاتی است كه داریم نه براساس آنچه باید خرج شود.
برای مثال اگر بودجه فعالیت‌های قرآنی كشور را جمع كنیم، عدد خیلی بالایی به دست می‌آید. اما چرا این عدد خوب نشان داده نمی‌شود؟ به دلیل این است كه اتفاق و هم‌افزایی لازم در این زمینه وجود ندارد. البته در حال حاضر این وضعیت مقداری بهتر شده و مهارت كار كردن با یكدیگر در بین سازمان‌ها نیز بیشتر شده است كه امیدواریم بیشتر از این نیز بشود.
ایكنا ــ اگر از ابتدا یك ساختار یا نهاد قرآنی ویژه وجود داشت، اكنون در چه وضعیتی از امور قرآنی به سر می‌بردیم؟
اعتقادی به بودن یك نهاد ویژه مانند وزارتخانه‌ای به نام وزارت قرآن ندارم؛ چراكه همین كارهایی كه تاكنون انجام شده به سرانجام نرسیده است. وقتی كه كار به یك سازمان ویژه سپرده شود، بقیه منتظرند كه آنجا چه اتفاقی رخ می‌دهد كه این امر كارها را با مشكل روبه‌رو می‌كند. در بحث سیاست‌گذاری در آن نگاه كلان نیز كارها باید به افرادی كه دلسوزتر و متخصص‌تر هستن سپرده شود تا به نتیجه مطلوب دست پیدا كنیم. یكی از مشكلات كشور این است كه فكر می‌كنیم جامعه قرآنی فقط قاریان قرآن هستند كه این طور نیست و ما نتوانسته‌ایم از همه افرادی كه در این موضوع حرف و طرحی داشته‌اند استفاده كنیم.
سالها تلاش كرده‌ایم تا آموزش قرآن را در جامعه عمومی كنیم و در میان مردم ترویج دهیم، ولی تاكنون در مقایسه با انتظارمان در این زمینه، به نتیجه مطلوبی دست پیدا نكرده‌ایم. دلیلش آن است كه بر روی انگیزه‌ها كار نكرده‌ایم. شاید امروزه برای روش‌های آموزشی ده‌‌ها كتاب نوین آموزش روخوانی وجود داشته باشد، اما تا به حال فكر نكرده‌ایم كه چرا مردم روخوانی، را كه سخت و پیچیده نیست، یاد نمی‌گیرند؟ پاسخ این است كه این یك كار مهارتی است و نیاز به مهارت‌افزایی و انگیزه‌سازی دارد. اگر فكر بهتری در این زمینه می‌شد، نتیجه‌ خیلی بهتری می‌گرفتیم. شاید در این چهل ساله بعد از انقلاب صدها میلیارد تومان برای كلاس‌های روخوانی قرآن صرف شده، اما نتیجه مطلوبی نداشته‌ایم؛ چراكه تعریف صحیحی از روخوانی قرآن نداریم و حتی فكر نكرده‌ایم كه آیا واقعاً اولین كلاس قرآن حتماً باید روخوانی باشد یا خیر؟
باید ابتدا برای كسی كه در حال حاضر اصلاً ضرورتی نمی‌بیند كه قرآن بخواند، ضرورت انس با قرآن و زندگی قرآنی و نیاز روزانه به قرآن را ترویج دهیم و بعد از آن مردم علاقه‌مند می‌شوند و به این موضوع فكر می‌كنند كه قرآن می‌تواند در زندگی آنان مؤثر باشد و اگر آن را همیشه در سینه نداشته باشند، با مشكل مواجه خواهند شد. در این صورت با نگاه دیگری به سراغ فعالیت قرآنی خواهند رفت. در این سال‌ها طرح‌های متفاوتی را اجرا كرده‌ایم كه باید قبل از آن نیاز را در بین مردم و جامعه هدف ایجاد می‌كردیم.
بنده در جایگاه كسی كه تخصص این كار را داشته و سال‌ها در راه آموزش قرآن قدم برداشته‌ام و كتاب‌های آموزشی نیز در این زمینه تألیف كرده‌ام، می‌گویم معلوماتی كه باید به یك نفر در آموزش روخوانی قرآن ارائه داد، به دو ساعت هم نمی‌رسد یعنی دو ساعتی كه شخص صد در صد مفهوم علائم آموزش داده‌شده را درك كند و یاد بگیرد. اما چرا فرد پس از آن هنوز نمی‌تواند قرآن را بخواند؟ چون این امر یك مهارت است و موضوع علمی نیست و فقط در اثر كثرت خواندن به سرانجام می‌رسد كه این نیز با انگیزه‌سازی ایجاد خواهد شد.
اینكه بسیاری از مدیران فرهنگی كه هم مسلمان و هم علاقه‌مند به قرآن هستند و با تمام وجود به ساحت مقدس قرآن ارادت دارند تعریفی از كار قرآنی ندارند، برای این است كه این فضا برای ایشان شناخته‌شده نیست. به هر حال باید به این پرداخت كه در این سال‌ها انگیزه‌سازی‌ها عقب‌تر از ارائه روش‌ها بوده است. اگر انگیزه‌سازی كنیم تا مردم به این نتیجه برسند كه نیازشان ارتباط با قرآن است خودشان امكانات، پول و همه چیز را فراهم خواهند كرد. بعد از انقلاب اسلامی برخی سازمان‌ها نتوانستند در حد وسعت كشور عمل كنند و اشتباه اینجا بود كه انگیزه‌ها نیز اندك شد و همگان منتظر این بودند كه این اتفاق از طرف دولت رخ دهد كه آن نیز رخ نداد.
ایكنا ــ آیا می‌توان تفاوتی بین مدیریت نهادهای قرآنی با مدیریت دیگر دستگاه‌ها قائل بود؟
اصل مدیریت موضوع واحدی است و یك مدیر باید مهارت‌هایی را داشته باشد كه بخشی از آن مدیریت منابع انسانی است كه یك مدیر باید بتواند علاوه بر مدیریت، طرح‌های مختلفی داشته باشد و آن‌ها را ارائه دهد. موضوع دیگر تخصص در آن موضوع است. امروزه در خیلی از سازمان‌ها كسانی با سمت مدیر قرآنی فعالیت می‌كنند كه شاید اصلاً در این زمینه مهارتی نداشته باشند.
برای مثال ممكن است فردی در قرائت قرآن كشور فعالیتی داشته باشد، ولی خود توانایی تلاوت معمولی را نیز نداشته باشد. شاید این مسئله در بسیاری از نهادهای كشور نیز وجود دارد كه یك ضعف است. مدیر قرآنی باید علاوه بر دانش‌ مدیریتی، از تخصص لازم نیز بهره‌مند باشد و حداقل تا 70 درصد تخصص داشته باشد كه متأسفانه برخی از این مدیران حتی تا بیست درصد تخصص ندارند. ممكن است شخصی در اوج مدیریت یك سیستم و یك سازمان قرآنی باشد، ولی نتواند حتی یك صفحه از قرآن را بخواند.

دسترسی سریع